سبد خرید
0

سبد خرید شما خالی است.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

تاریخ معاصر

نام کتاب: لطفاً پیغام خود را بگذارید ناشر : سوره مهر نویسنده: خسرو باباخانی ، رقیه سادات صفوی خلاصه‌ی کتاب: داستان روایتگر اخرین تماس های دریافتی یکی از افراد مرتبط با دربار شاهنشاهی است که در طول تماس های ضبط ...
کتاب یار
آن زن که در طوفان می دوید نویسنده: سیمین وهاب زاده مرتضوی نشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی موضوع: اجتماعی-انقلاب خلاصه کتاب: کتاب به بیان زندگی یک زن مقاوم می پردازد که از کودکی پدرو مادر خود را از دست داده ...
کتاب یار
فاقد دیدگاه

کتاب خدازاده

کتاب: خدازاده نویسنده: محسن فوجی ناشر: معارف بریده‌ی کتاب(۱): در آستانه انقلاب بیش از ۴۲ درصد تهرانی ها مسکن مناسب نداشتند و به رغم درآمد سرشار نفت، تهران شهری با بیش از ۴ میلیون جمعیت، هنوز فاقد شبکه فاضلاب مناسب، ...
کتاب یار
فاقد دیدگاه

کتاب خودخدا

نام کتاب : خودِ خدا، خاطراتی پرجاذبه از رضا پهلوی در نگاه نویسندگان و اندیشمندان خارجی نویسنده: سید محمدحسین راجی، محسن فوجی ناشر: دفتر نشر معارف موضوع: تاریخ معاصر، رضا پهلوی بریده‌ی کتاب(۱): آرتور چستر میلسپو، مشاور اسبق دفتر تجارت ...
کتاب یار
فاقد دیدگاه

کتاب عبد صالح خدا

کتاب عبد صالح خدا : برش هایی از زندگی و سیره ی مبارزاتی امام خمینی
کتاب: عبد صالح خدا نویسنده: صهبا ناشر: موسسه ایمان جهادی با همکاری مرکز اسناد انقلاب اسلامی موضوع: سیره بزرگان، امام خمینی خلاصه: برش‌ هایی از زندگی و سیره مبارزاتی امام خمینی در بیانات آیت الله خامنه‌ای بریده کتاب(۱): هیچ حادثه ...
کتاب یار
کتاب: پاشنه بلند در کافه  نویسنده: عفت خادمی پور بغداده ناشر: دفتر نشر معارف   بریده کتاب(۱): زن جوانی که در چند متری آنها رو به دستگاهی ورزشی ایستاده بود و گردونه های آن را با دست می چرخاند، به ...
کتاب یار
کتاب من یک حاج قاسمم شاعر: مجتبی کرمی نشر جمال بریده کتاب: پرچم‌ کشورم‌ رو بالا گرفته بودم تو نقاشی به جنگ دشمنا رفته بودم پاک‌ می‌ کنم دشمنو تا نتونه بجنگه بدون جنگ و دعوا دنیای ما قشنگه من ...
کتابدوست
کتاب نفس های مسموم حلبچه نویسنده: نصرت الله محمودزاده انتشارات عماد فردا سال چاپ: ۱۳۹۰ معرفی کتاب: کتاب نفس های مسموم حلبچه، درباره سرکوب مردم شهر حلبچه عراق به دستور صدام است. ماجرا از این قرار بوده که مردم علیه ...
کتابدوست
کتاب لاجورد نویسنده: اکرم صادقی انتشارات کتابستان معرفت بریده کتاب: مدام سوال در ذهنش ایجاد می کرد که اگر مثل حکومت های دیگر می خواهند عمل کنند، پس چرا مدعی هستند که با حکومت آخوندی فرق دارند، و هیچ وقت ...
کتابدوست
کتاب دختران هم شهید می شوند نویسنده: آزاده فرزام نیا انتشارات بوی شهر بهشت بریده کتاب: معصومه خانم جلوی مهری ایستاد و چند لحظه به چشمان سیاه دختر نگاه کرد: _ دوست داری برای تو اَم ازش کتاب بگیرم؟ شادی ...
کتابدوست
کتاب اقیانوس ها چرخ می زنند نویسنده: پری آخته انتشارات سوره مهر بریده کتاب: حالا سال‌ هاست شب‌ ها در خواب می‌ بینم یک‌ دفعه می‌ روم هوا و اقیانوس‌ ها دور سرم چرخ می‌ زنند. هراسان چشم باز می‌ ...
کتابدوست
کتاب تیپ ۸۳ نویسنده: مجموعه ای از نویسندگان انتشارات خط مقدم معرفی: کتاب تیپ ۸۳ خاطرات جمعی از روحانیون رزمنده است. این کتاب اسنادی زنده از مبارزه یکدست و یکرنگ روحانیان در جبهه های دفاع مقدس را در برابر دیدگان ...
کتابدوست
کتاب دوباره فردوس نویسنده: سیدعلیرضا مهرداد انتشارات انقلاب اسلامی بریده کتاب: به برادرانم گفتم هر کس نزد شما آمد، غذا بدهید؛ و اگر گفته شد این کم است، به او بیشتر بدهید؛ و اگر بار دوم نزد شما آمد، به ...
کتابدوست
کتاب ققنوس فاتح نویسنده: گل علی بابایی انتشارات شاهد بریده کتاب: جنس این نمازم با تموم نمازهای دیگه ای که خوندم، توفیر داره. پنداری الان خودم رو بیشتر در محضر خدا می بینم. رکعت دوم، قنوت که می گیرم، یه ...
کتابدوست
کتاب راض بابا نویسنده: طاهره کوه کن انتشارات شهید کاظمی بریده کتاب: یک لحظه دوربین در معرض دید راضیه قرار گرفت. از محل تمرین خارج شد و به سمت خبرنگار رفت. - ببخشید خانم! با خوشحالی سرش را برگرداند. - ...
کتابدوست
کتاب شهید فرهنگ نویسنده: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی انتشارات معارف بریده کتاب: مرتضی آوینی هر روز حالی داشت؛ یعنی حرف های امروز او با حرف های دیروزش فرق داشت و حرف های جدیدی با حال جدیدی بود. تراوشات ...
کتابدوست
کتاب اوسنه گوهرشاد نویسنده: سعید تشکری انتشارات به نشر بریده کتاب: امینه پاکروان این بار پشت پیشخوان کافه اش در پاریس نشسته بود و منتظر دوستانش بود. نگاهش به آسیاب بادی بزرگی بود که دکور مولن روژ را ساخته بود. ...
کتابدوست
کتاب تب ناتمام : روایت زندگی شهلا منزوی، مادر جانباز شهید حسین دخانچی
کتاب تب ناتمام نویسنده: زهرا سادات حسینی مهرآبادی انتشارات حماسه یاران بریده کتاب: صدای مامان بلند شد. "هرچی ریخت و پاش کردید، جمع و جور کنید که شب مهمون داریم." سه تایی با چشم های گرد مامان را نگاه کردیم ...
کتابدوست
1 2 3 13