کتاب لاجورد : روایت تصویری از شهید اسدالله لاجوری

کتاب لاجورد

نویسنده: اکرم صادقی

انتشارات کتابستان معرفت

بریده کتاب:

مدام سوال در ذهنش ایجاد می کرد که اگر مثل حکومت های دیگر می خواهند عمل کنند، پس چرا مدعی هستند که با حکومت آخوندی فرق دارند، و هیچ وقت هم پاسخ مناسبی نمی‌ یافت. اگر مجاهدین خلق نیز به حکومت برسند، همانند دیگر حکومت ها عمل خواهند کرد. این حرف ها برایش قابل فهم نبود.
صفحه ۹

بریده کتاب(۲):

آنها به دستور میترا با حمله به مغازه پیرمردی که از طرفداران رژیم بود، او را تا سرحد مرگ کتک زده و صورتش را با کاتر دریده بودند.
صفحه ۶

بریده کتاب(۳):

من خیلی سعی کردم جلوی لاجوردی کم نیارم. باقدرت ایستادم و از آرمان هام دفاع کردم و گفتم کلیت قرآن و نهج البلاغه رو قبول دارم. ولی لاجوردی از قرآن و روایات استدلال هایی آورد که من هیچ وقت از مسئولان سازمان نشنیدم.
صفحه ۱۷

بریده کتاب(۴):

وابستگی به خانواده مانعی برای مبارزه بود و سازمان (مجاهدین) آنها را از این وابستگی برحذر کرده بود.
صفحه ۱۰۴

بریده کتاب(۵):

از آخرین نمازی که خوانده بود، زمان زیادی می‌ گذشت. آنها بعد از جدا شدن از مادرشان نماز نخوانده بودند. درخانه های تیمی رعایت بسیاری از موارد را نمی‌ کردند. آموخته بودند برای مبارزه، پایبندی به این مسائل دینی ضرورت ندارد و حتی می‌ تواند مانع مبارزاتشان بشود.
صفحه ۴۱

مرتبط با کتاب لاجورد

بیشتر بخوانیم‌‌…

خرید کتاب لاجورد

بیشتر بدانیم

مفید و مختصر از شهید لاجوردی

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *