کتاب میر و علمدار : الحق که به تو نام قمر می آید… ای ماه ترین عموی دنیا عباس

کتاب میر و علمدار : الحق که به تو نام قمر می آید... ای ماه ترین عموی دنیا عباس

کتاب میر و علمدار
نویسنده: نرجس شکوریان فرد
انتشارات عهد مانا

کتابی خاص،
با قهرمانی خاص،
برای افراد خاص

دل,محبت حسین
هر دلی که با محبت حسین عجین است از آب دست تو سیراب شده است،
تو منشا خیرترین خیرهای عالمی،
سقایی!

معرفی:

وقتی کتاب را خواندم، با این که مادر نبودم، اما مادری را تمام و کمال درک کردم.❤️

سعی کردم دنیایم را شبیه دنیای مادری که راوی کتاب است، بکنم. حالا بانو ام‌البنین را جور دیگری می‌شناسم و به او عجیب علاقه مند شده ام.🦋

✍ از خودم می‌پرسم:
آیا می‌شود من هم فداییِ ولایت شوم؟
آیا می‌شود نام من نیز در تاریخ به نیکی ماندگار بماند؟
آیا می‌شود آن‌قدر بزرگ شوم که بتوانم، عباس‌ها🌤 در دامان بپرورانم؟

🌴 کلمه به کلمه میر و علمدار،
ذره ذره ی حال و هوایت را جور دیگری می‌کند!
همان حال و هوایی✨ که سال‌ها منتظرش بوده‌ای…

این کتاب روایتی دلنشین و خواندنی است،
برای تمام مادران و همسرانِ و دختران این سرزمین…💝

-این کتاب، داستان عطش و استقامت است؛ روایتی است که از زبان مادری دل‌ سوخته بیان می ‌شود.
این بار، نویسنده‌ خوش‌ ذوق، مخاطبش را از اعماق تاریخ تا کربلای حسینی و تا محبت‌ هایی مادرانه، همراهِ خود کرده است.
محتوای اصلی کتاب،‌ پیرامون کربلا و حضرت عباس علیه‌السلام می ‌‌باشد. نویسنده در این کتاب، کربلا را از زبان مادری مهربان روایت کرده است. مادری که مادرانه روایت می ‌کند و مرامِ فاطمه ‌گونه ‌اش، اجازه نمی ‌دهد جز اطاعت از ولایت و امرِ مولا، قصد و نیتی را در سر بپروراند. و شیرینیِ داستان آن ‌جاست که این اطاعت، با عشق و شور و شعورِ علوی و حسینی آمیخته می‌ شود و نام بانو ام‌ البنین را در اعماق تاریخ ماندگار می‌ کند.
نرجس شکوریان فرد در این کتاب نیز، روایتی روان و دلنشین را در پیش گرفته و مهربانی و لطافتِ مادری را به خوبی به تصویر کشیده است. این کتاب کوچک و پرمحتوا، هر مخاطبی را با خود رهسپار کربلای عشق می‌ کند…
کتاب میر و علمدار، به قلم نرجس شکوریان‌ فرد در ۹۶ صفحه، توسط نشر عهد مانا منتشر شده.

بریده کتاب:

اینجا کنار شما که می‌ نشینم، انگار که بر بالای تاریخ نشسته‌ ام و دارم برای همه ‌ی سال‌ های دور پیش رو و همه‌ ی انسان ‌های نیامده در این دنیا پیشاپیش داستان جوانمردی می ‌گویم. تعلیم راه و رسم مردانگی می دهم و امتداد سبک پهلوانی پدرت علی را درس می‌ دهم. هر چه نباشد، تو به رسم و سبک علی قد به آسمان کشیدی و در کنار گوش تو، پدرت زمزمه‌ ی رسم ‌های الهی را داشته است.

 
ضریح,زندگی در دنیا
می توان زندگی در این دنیا را، از همان دست نوازش گونه بر ضریح فرزندان بانوی فاطمه دارم!
بریده کتاب(۲):

مادر نشدی! مادر نیستی! یک دنیایی دارد مادری خاص خودش! وقتی می ‌گویم دنیا، یعنی زیبایی و شکوهش، تلخی و شیرینی‌ هایش، اصلاً بهار و تابستان، پاییز و زمستانی دارد دنیای مادری که بی ‌نظیر است. هیچ کس جز دل و جان و اندیشه ‌ی مادر، عمق و ارزش و روح آن را درک نمی‌ کند. نمی ‌شود هم، قصه ‌ی این دنیا را برای کسی گفت. اصلی ‌ترین و ناب‌ ترین قصه ‌ی دنیا، همین است. تا دنیا بوده و بوده و هست هم، شنیدنی‌ ترین داستان را اگر می ‌خواهی گوش بدهی، بگو یک مادر، بنشیند مقابلت؛ همان اول که بگوید یکی بود، یکی نبود… تو مطمئن می ‌شوی که داستان آن مادر با بقیه فرق دارد.

فلب,حریم
حریم دور قلبم، خط تقوای اعمالم را که شناختم، فاطمی بودن را تمرین کردم. # کتاب میر و علمدار
بریده کتاب(۳):

پدر و مادرم به تبرک نام دختر پیامبر، اسم مرا هم گذاشتند فاطمه. می ‌دانی عزیزدلم! اسم‌‌ها، رسم‌ها را فریاد می‌زنند. وجود‌ها را نشان می ‌دهند.
مثل مرزها هستند که حریم یک ملتی می‌ شوند، اسم هم برای من مثل خط مرزی بود. حریم دور قلبم، خط تقوای اعمالم، فاطمه را که شناختم، فاطمی بودن را تمرین کردم!

مادری,دنیای مادر,نوزاد
مادری دنیایی دارد، که باید اسمش را گذاشت: خلقت عظیم!
بریده کتاب(۴):

یک خواسته‌ هایی دارد دل، که مختص خودش است. پنهان در پس پرده. حتی نمی ‌گذارد این خواسته پا به ذهن بگذارد تا مبادا به زبان بیاید و همه چیز آشکار شود. این خواسته تنها برای خود دل است و در حریم آن محفوظ! من همان روز که همسر پدرت شدم و همراه او عازم خانه ‌اش، دلم پر شد از خواسته!
و یک دعا که قطعی امید به اجابتش داشتم. فدایی آستان دوستان بشوم.

روشن,حسن,نور
اشعه نورانی حسین هردلی را روشن می کرد.
بریده کتاب(۵):

زمان‌ ها، زمینه‌ ها را می ‌سازند و زمینه‌ ها، زمان‌ ها را به جلو می‌ برند. پدرت علی زمین وجود تو را خودش آبیاری و آباد کرد. خاک تو از بهشت وجود پدرت بود و داشته‌ هایت از تربیت او. آماده‌ ات می‌ کرد برای زمانی که بتوانی و بشود در زمین کربلا، آبادانی ابدی بر پا کنی و این فطرت ‌الله التی بود که بر گِل تو آمیخته بود.

سقا,اباالفضل
بریده کتاب(۶):

مادر یک قصه‌ ای دارد این آب که من هم نمی‌دانم چیست. فقط دریافته‌ام که خلقت عالم از آب است و انسان هم. آب داستان اصلی است که در دشت کربلا با تو به هم جمع شد. هر دلی که با محبت حسین عجین است از آب دست تو سیراب شده است. تو منشا خیرترین خیرهای عالمی، سقایی! سقا!

خرید کتاب میر و علمدار: با طراحی و گرافیک جذاب تر از پیش

 

مرتبط با کتاب میر و علمدار 👇👇👇

بیشتر بخوانیم…
ماه به روایت آه: روایت زندگی ماه بنی هاشم

بیشتر ببینیم…
پناهیان : بیایید این سنت فراموش شدۀ عاشورایی را احیا کنیم!

کتابدوست
دیدگاه کاربران
1 دیدگاه
  • فاطمه 26 آذر 1402 / 3:07 بعد از ظهر

    در مورد مادر و حضرت فاطمه و امام علی خیلی خوب توضیح داده بود از مطالعه‌اش لذت بردم اسم‌کتاب میرعلمدار(عباس)

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *