
آناهید ملکه ی سایه ها
نویسنده: جمال الدین اکرمی
انتشارات مهراب قلم
بریده کتاب:
رازی در رفتار و چشمان تو هست که می خواهم بدانم. به خاطر ندارم که دختری را در خانه ی ماهداد دیده باشم، آن هم دختری به این زیبایی و نیک خویی! پدرم اردشیر بارها و بارها مرا به ماهداد سپرد تا زندگی در طبیعت را به من یاد بدهد. حالا می خواهم حقیقت را بدانم.
بریده کتاب(۲):
صبح فردا بار دیگر سپاه ایران به درهم کوبیدن دژ مشغول شد. اما این بار سبک تر و کم بار تر، فرماندهان دستور داشتند بی آن که سربازان خود را خسته کنند یا به کشتن بدهند، به پیکاری فرساینده و نمایشی روی بیاورند.
مرتبط با کتاب آناهید ملکه ی سایه ها 👇👇👇
بیشتر بخوانیم…
رمان عاشقانه من نه ما : منی که تبدیل به ما می شود، ثمره ی یک عاشقانه ی دلچسب…
بیشتر ببینیم...
چه حسی قشنگتر از این که تو زندگی و مشکلاتش یکی کنارت باشه