آواز ابابیل: داستان مردی که در چهار روز دوبار فرصت زندگی پیدا می کند؛ یک رمان سیاسی متفاوت.

آواز ابابیل : مجید پورولی کلشتری، شهرستان ادب

معرفی:

عده ای براساس ارزش ها و اعتقاداتشان زندگی می کنند و عده ای براساس خواسته های دلشان. شاید در برهه ای از زمان شرایط چنان باشد که این دوگروه زندگی شبیه به همی داشته باشند اما غبار شرایط که بخوابد، تفاوت ها آشکارمی شود. آواز ابابیل سعی دارد به تصویر بکشد گوشه ای از این تفاوت ها را……

بریده کتاب(۱):

یه روز از میون تمام تیرهای دنیا یه تیر اومد وخورد به سرم. حافظه ام رو از دست دادم. گذشته ام رفت توی تاریکی این همه سال پیش یه پیرزن کرد عراقی بودم. دو ماه قبل یه تصادف تو نجف همه چی روبه ذهنم برگردوند خودم رو دوباره پیداکردم، اسمم، خاطراتم، خانواده ام، گذشته ام…
تو تهران کسی رو ارید؟ اومدم دنبال همون آدم ها. وقتی رفتم یه مادرپ یر داشتم و یه خواهر. کاش بتونم پیداشون کنم.

بریده کتاب(۲):

خدا رو صد هزار مرتبه شکر که لیاقت داشتم که بشم پدر دو تاسربازاسلام. آقازاده به اینا می گن. نه به اون که باباش با رای من و تو رفته نشسته رو صندلی وخودش داره با بیت المال روزی می گذرونه. زندگی خرج داره, سختی داره، وسع من هم نمی رسه، قبول. اما به خدا یه دعای کمیل رو سنگ قبر بچه های شهیدم رو نمی دم به تموم ثروت عالم…..

بریده کتاب(۳):

حوا ادامه می دهد: به لباس پوشیدن ها نگاه کنین! به آرایش دخترهای نوجوونی که هنوز به بیست سال هم نرسیدن … کاری که رضا شاه یکدفعه و یک روزه انجام داد اینجا داره کم کم و نرم انجام می شه. مد از اروپا و آمریکا میاد و جوون ایرانی تسلیمانه بهش تن در میده. اون وقت، همین جوونی که لباس تنش از مد ترکیه و انگلیس و فرانسه س، دم از کوروش و داریوش و فرهنگ چند هزار ساله ی ایران می زنه.

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *