سبد خرید
0

سبد خرید شما خالی است.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

خاطره کتابخوانی

خاطره نوجوان بی قرار نگاهت را به کتابخوانی عوض می کند...
خاطره نوجوان بی قرار قسمت ۱:  بوی کاغذ کاهی را دوست داشتم. اصلا کتابخانه که می رفتم، کتاب ها را بر اساس بویشان انتخاب می کردم. اولین کتابی که خواندم، باغبان شب بود (ژانر ترسناک). بازش که می کردم، انگار ...
نمکتاب
بهزاد بهزادپور,خاطره کتابخوانی, کتاب امپراطور عشق
خاطره کتابستان امپراطور عشق... با دو نفر دوست شددم که جفتشان روستایی بودند. دخترانی با رویاهایی نوجوانانه و تیپ و مدل خاص. مدل حرف زدن و لباس پوشیدنشان متفاوت و برخلاف خانواده شان بود.حتی خاص راه می رفتند. کمی که ...
namakketab
خاطره کتاب خوانی,کتاب سایه ی ملخ,کتاب و خانواده
خاطره من و رفیقم در سفر سفر خیلی هیجان انگیز است.مخصوصا اگر با خودت یک رفیق ببری!من یک رفیق دارم که هرکجا بروم از خود جدایش نمی کنم!اسمش کتاب است! امتحانش کنید رفیق همراه و خوبی ست!مثلا دارد صحبت می ...
namakketab
کتاب و خانواده,کتاب فریاد در تاکستان,خاطره کتاب
خاطره دزدی خانگی گاهی در نزدیکی ات کسانی هستند که خبر داری،اما کارها و شیطنت او گاهی فراموشت می شود… یک روز کتاب "فریاد در تاکستان" را از یکی از دوستان قرض گرفته بودم که بخوانم….صبح روز بعد که به ...
namakketab
شنیدی می­گن: از هر چی بدت بیاد سرت میاد؟! و اینکه الان جریان راه انداختن که قضاوت نکنیم؟ حکایتشون، حکایت منه! من تو مدرسه ­های مختلفی کتاب­های رمان و داستان می ­بردم تا بچه­ ها به مطالعه عادت کنند و ...
ketabak