کتاب عارفانه گروهی از نویسندگان انتشارات شهید ابراهیم هادی معرفی: از نظر اطرافیان، سبک زندگی بسیار معمولی داشت و مثل بقیه بود؛ اما با کمی دقت در کارهایش متوجه می شدند که سرّی در کارها و رفتارهایش وجود دارد! شهید ...
سلیمانی عزیز نویسندگان: عالمه طهماسبی، لیلا موسوی، مهدی قربانی انتشارات: حماسه یاران بریده کتاب: از آخر شب که وقت استراحت بود تا اذان صبح چندبار بیدار می شد. دو رکعت نافله شب می خواند و می خوابید. دوباره بلند می ...
کتاب راز رضوان انتشارات شهید ابراهیم هادی بریده کتاب: ۲. بیشتر از آنکه حرف بزند، مشغول انجام کار می شد. یعنی از کودکی بیشتر اهل عمل بود تا حرف زدن. ص۱۴ بریده کتاب(۲): ۴. از سیزده سالگی با سه مشخصه ...
کتاب دلتنگ نباش نویسنده: زینب مولایی انتشارات روایت فتح بریده کتاب: ص۲۱ : ساعت حدود دو بعد از نیمه شب بود که به خانه رسید. به شدت عرق کرده بود و نفس نفس می زد. کوله اش را دراورد و ...
کتاب نیمه پنهان ماه (۱۷) (شهید تحویلداری) ناشر: روایت فتح نویسنده: سیده اعظم حسینی بریده کتاب: ۱. ص۱۸ و ۱۹ ریورساید پارکی بود نزدیک خانه. فضای سبز و قشنگی داشت. آن روز کتی هم همراهم آمده بود. حرفمان تازه گل ...
کتاب پلاک ۶۱ نویسنده: هادی خورشاهیان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بریده کتاب: چند سال است عکس مرتضی را قاب گرفته ام، گذاشته ام روی طاقچه. روزی پنجاه بار نگاهش می کنم و می پرسم خیلی برایت سخت ...
کتاب سر ریزون نویسنده: محمد محمودی نورآبادی انتشارات: کتابستان معرفت بریده کتاب: محوطه ی بسیج شهر، شلوغی روزهای قبل از عملیات را داشت... هرکس چیزی می گفت: «قدمون که کوتاهه روچیکارش کنیم» «منم عکس ندارم» «منم شناسنامه ندارم» پیرمردی از ...
کتاب امانتی نویسنده: سمانه قائد امینی، پریسا اباذری نشر شهید کاظمی بریده کتاب: آیت الله شمس ابادای درباره سید محسن موقعی که کودک بوده به پدر ومادرش گفته: این سید محسن شما از محسنین است و از نخبگان زمان خواهد ...
کتاب عمو سبدی انتشارات سوره مهر نویسنده: حبیب غنی پور بریده کتاب: کت و شلوار تمیزی به تن داشت و سبد چهارگوش و زنبیل مانندی هم در دستش بود. چشمان مرد غریبه و صورت خندانش بسیار آرام بود. سنگین راه ...
کتاب از چیزی نمی ترسیدمنویسنده: قاسم سلیمانیانتشارات مکتب سلیمانی بریده کتاب: در همسایگی ما خانه ای بود که آه در بساط نداشت. مادرم که نان می پخت، بچه های او می ایستادند به تماشا. هنوز ایستادن آن دو دختر در ...
کتاب مهمان صخره هانویسنده: راحله صبوریانتشارات سوره مهر بریده کتاب: وقتی به هوش آمدم خبری از تخته سنگ ها و سیاه چادرها نیست. باد مرا از آن جا دور کرده بود و کاملا به فضای دیگری برده بود. به میان ...
کتاب مجید بربرینویسنده: کبری خدابخشانتشارات شهید کاظمی بریده کتاب: توی آن ظلمات شب، تنها نور چراغ های ماشین بود که غلظت تاریکی را گرفته بود. حاج سعید در ماشین را که بست و خواستند راه بیفتند، صدای مجید را شنید ...
کتاب عصرهای کریسکان (حاطرات امیر سعیدزاده)نویسنده: کیانوش گلزار راغبانتشارات سوره مهر بریده کتاب: با لگد و توهین و دشنام به اتاقکی تنگ رانده می شوم. صداهای عجیب و غریبی به گوشم می رسد. شخصی با کشیده و لگد به جانم ...
کتاب عشق و نفرتنویسنده: نعمت الله سلیمانیانتشارات: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس خلاصه: در جریان جنگ ۸ ساله ی عراق با ایران، در عراق دو برادر دوقلو با ظاهری کاملا مشابه زندگی می کنند که از نظر عقیده و ...
کتاب نیمه های فراموشینویسنده: مهرداد غفارزادهانتشارات قدیانی خلاصه: کتابی با موضوعی که کم به آن پرداخته نشده اما این بار نویسنده خلاقیت خود را به کار برده است و داستان زندگی یک اسیر جانباز دفاع مقدس را با بازی مسابقات ...
پهلوان گود گرمدشتنویسنده: گل علی باباییانتشارات صاعقه، مرکز مطالعات پژوهشی ۲۷ بعثت وابسته به سپاه محمد رسول الله(ص) بریده کتاب: خدا شاهد است؛ به شرف حضرت زهرا سلام الله علیها قسم، همین بچه ها در عملیات الی بیت المقدس آخرین ...
کتاب اشک های سورننویسنده: نصرت الله محمودزادهانتشارات قدیانی بریده کتاب: سلام صبورمهمچنان قرارمان این است که بی مقدمه بروم سر اصل مطلب.هنوز هم شرط نامه نوشتنم این است که وقتی نامه ام را خواندی، هم جوابم را بدهی، هم نامه ...
شاهین بر آفتاب (سرگذشت شهید غلام علی پیچک)انتشارات مرکز مطالعات پژوهشی ۲۷ بعثت (نشر ۲۷) بریده کتاب: یکبار علی آمد منزل ما برای خداحافظی، من که خیلی نگران او بودم، گفتم: داداش؛ واقعاً تو با این جوانی، با این شادابی، ...