کتاب یوسف
از سری: پژوهشگران نوجوان بیشتر بدانند-۵
نویسنده: ثانی اثنین خان
مترجم: امیر صالحی طالقانی
بریده کتاب:
یک شب یوسف خواب جدیدی دید.
او در خواب دید که یازده ستاره، خورشید و ماه همگی به او تعظیم می کنند..
یعقوب به فرزندش هشدار داد: «فرزند عزیزم! به برادرانت درباره این رویا چیزی نگو، چون ممکن است به تو حسادت کنند..»
یعقوب به پسرش خبر داد که: «خداوند تو را برای هدفی بزرگتر برمی گزیند. او به تو تعبیر خواب خواهد آموخت و برکت خود را بر تو تمام خواهد کرد»
بریده کتاب(۲):
در زمان های بسیار دور و در مکانی دورتر، در کنعان، منطقه ای نزدیک شهر نابلس، مردی پیر و پارسا زندگی میکرد که یعقوب نام داشت..
یعقوب نوه ابراهیم، پیامبر بزرگ خدا بود. یعقوب دوازده پسر داشت. یوسف یازدهمین فرزند یعقوب و اولین فرزند راحیل بود.
بریده کتاب(۳):
۴-ص۸
حسادت برادران یوسف روز به روز بیشتر شد و شدت آن به حدی رسید که یک روز تصمیم گرفتند در مکانی پنهانی جمع شوند، آنها می گفتند: «بیایید یوسف را بکشیم یا او را به سرزمینی دور ببریم تا رقیبی در برابر عشق پدر نداشته باشیم و پس از آن توبه کنیم و افرادی شریف شویم»
بریده کتاب(۴):
۳-ص۷
از نظر پیامبر اسلام رویاها سه دسته اند: رویاهایی که از قلب منشأ می گیرند، رویاهای ترسناک که از جانب شیطان اند و رویاهایی که حاوی اخباری خوب از جانب خداوندند.
رویاهای پیامبران، الهام هایی اند که از جانب خداوند می آیند و به صورت مستقیم یا اشاره بیان می شوند.
مرتبط با کتاب یوسف 👇🏻👇🏻👇🏻
بیشتر بخوانیم…
کتاب سرگذشت پیامبران : از اهالی آسمان… به گوشم، اخباری متفاوت از آنچه در زمین است
بیشتر ببینیم..
راز شرکت هزاران نیوزیلندی غیر مسلمان در نماز جمعه و مسلمان شدن۳۵۰ نفر