کتاب محمد
از سری کتاب های: پژوهشگران نوجوان بیشتر بدانند-۲
نویسنده: ثانی اثنین خان
مترجم: امیر صالحی طالقانی
بریده کتاب:
۳-ص۱۰
پیامبر پسری باهوش بود.. او به مردم، زندگی آنها و نوع رفتارشان فکر میکرد. حلیمه میگفت که از همان زمان کودکی، او با خودش خلوت میکرد.
موضوع دیگری که محمد همیشه با آن مشکل داشت، این بود که چرا مردم ثروتمند و قدرتمند، باید بر مردم فقیر و نیازمند حاکم باشند و بر آنان ستم کنند؛ چیزی که در آن روزگار بسیار زیاد بود.
بریده کتاب(۲):
۶-ص۴۰
یک شب همسر پیامبر برای اینکه او راحت تر بخوابد، حصیر زیر او را دولا کرد.
پیامبر آن شب دیرتر از همیشه برای نماز شب بیدار شد. او دلیل این اتفاق را نرم بودن زیراندازش دانست و از آن پس هرگز حصیر زیرانداز خود را دولا نکرد.
بریده کتاب(۳):
۴-ص۱۲
تجربه موفقی که پیامبر در تجارت از خود نشان داد، همچنین اعتبار و درستی او، باعث شد توجه خدیجه به او جلب شود.
محمد در اولین سفر خود به خوبی به وظیفه اش عمل کرد. او هنگامی که از سفر بازگشت، آن قدر سود کرده بود که حتی خود خدیجه هم تا آن موقع چنین سودی نکرده بود.
خدمتکار خدیجه که در این سفر، محمد(ص) را همراهی می کرد، پس از بازگشت، گزارش مفصلی به خدیجه داد و از توانایی های فوق العاده محمد(ص) در کار و تجارت، تعریف و تمجید کرد.
بریده کتاب(۴):
۷-ص۵۴
شخصی از پیامبر پرسید: «بهترین رفتار من سزاوار چه کسی است؟»
پیامبر پاسخ داد: «مادرت.»
آن شخص دوباره پرسید: «پس از آن چه کسی؟»
پیامبر دوباره پاسخ داد: «مادرت.»
آن شخص برای سومین بار پرسید: «بعد چه کسی؟»
پیامبر بازهم پاسخ داد: «مادرت.»
و در مرتبه چهارم که شخص سوال خود را تکرار کرد، پیامبر پاسخ داد: «پدرت.»
پیامبر احترام فراوانی برای خانواده قائل بود و می گفت: «بهترین مردها کسی است که برای زن خود بهترین همسر باشد.»
مرتبط با کتاب محمد
بیشتر بخوانیم..
کتاب محمد : رمانی خواندنی و متفاوت بر اساس زندگی پیامبر اسلام (ص)
بیشتر ببینیم…
حرص خوردن و اعتراف کشیش فرانسوی به قدرت مسلمانان و اسلام