دختری متدین و از خانواده ای خوب در دانشگاه همراه دختری ناباب می شود. این دوستی برایش ضرر دارد و آن هم بازی با آبرویش است توسط همان دختر ولنگار.
دختر ولنگار دوست پسری دارد که دوست پسرش برای انتقام از دوست پولدارش«جاوید» دختر متدین را در دستشویی دانشگاه گیر می اندازد، حجابش را بر می دارد و از او عکس میگیرد و در همان زمان جاوید را به کلک تا دستشویی می کشاند و حراست را هم.
حراست جاوید را میبیند و دختر کشف حجاب شده دست و پا بسته را…. و این میشود اجبار آنها برای ازدواج با هم.
جاوید که در خانواده اش هم با مادر بی خیالش مشکل داشته به زحمت تن به ازدواج میدهد، اما این برایش خیر می شود. چون دختر محجبه و مهربان داستان چنان خوب زندگی میکند که جاوید را نه تنها با خاونواده اش با خدا هم آشتی میدهد.
به هر حال میان رمان های اینترنتی شاید بتوان گفت رمان سالمی بود هرچند که باز هم پردازش های روابط خصوصی جزو غیر ضروری هایی است که متاسفانه در رمان های اینترنتی به چشم میخورد و شاید بتوان گفت به دلیل جذب مخاطب است…