مفتون و فیروزه : عشق و تاریخ، شیفتگی و رزمندگی، دلدادگی و ایستادگی

مفتون و فیروزه - رمان عاشقانه

رمان مفتون و فیروزه  نویسنده: سعید تشکری
تبلیغ: وقتی می شود کسی را جوان نامید که سر پرشور داشته باشد و دل عاشق…
اهل سکوت و پذیرش هر حرفی نباشد…
اهل انقلاب کردن برای رسیدن به حقیقت باشد.
مفتون دانشجویی که شیفته ی استادش “فیروزه” می شود،
و دویدن ها و زجر دوری کشیدن ها برای این که اثبات کنند در عین عاشقی عاقلانه زندگی می کنند، این رمان را آن قدر جذاب کرده است که مشتاقانه ساعت ها وقت بگذاری برای خواندنش…
عشق و تاریخ، شیفتگی و رزمندگی، دلدادگی و ایستادگی…

بریده ای از کتاب:
در چند سال گذشته، نه یک بار بلکه سه بار سوخته بود.
بک بار در دادگستری قوچان سر و صورت و دست و پایش سوخته بود،
بعد در مشهد و تکیه قوچانی دلش سوخته بود؛ آن زمان که مفتون جلوی همه او را از خود رانده بود و ترسو بودنش را توی صورتش داد زده بود؛
و بار سوم، وقتی مفتون را در جشن طوس گرفته بودند و تا حالا خبری نداشتند، همه وجودش سوخته بود، امّا این بار آخر از همه بیشتر عذابش می داد. (صفحه۲۴)

ketabak
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *