عکس هنری کتاب امام رئوف

عکس هنری کتاب امام رئوف نوشته ی نرجس شکوریان فرد

بریده های کتاب:

۱٫باید بلد باشی در راه ترویج دینت سخن بگویی!
گناه، دزد نابکاری است که قدرتهای ما را ضعیف می کند!
به امامت شکایت کن،
از او درخواست کن تا راه برونرفت از مَرضها را یادت بدهند!
حدیث بخوان، سیره بخوان، تفکر کن!
تو باید در راه دفاع از دینت،
برای رفع شبهه های جوانان سرزمینت،
معرفی امام و اسلام به جوانان دنیا،
قلم توانا و زبان گویا داشته باشی!
امام منتظر درخواست و حرکت توست!

۲٫دشمن لباس دوست می پوشد،
تو باور نکن!
دشمن وعده های امید می دهد،
تو دشمن را بشناس!
تو از همه ی حق خودت کوتاه نیا!
دشمن در لباس دوست، تو را از اسلام و خداوند دور می کند،
تو سر ایمانت با کسی معامله نکن!
تو روشن باش!
با تاریکیها بجنگ…

۳٫ تا حالا شده آرزو کنی یک روز مهمان خانه ی امام شوی؟
فقط یک روز!
هر جای خانه که امام پا می گذارد، بوی خوش عطرش مشامت را نوازش می کند، عجب عطری!
لباس منزلش ساده و ارزان قیمت است، بیرون آراسته و مناسب!
برای امامت یک هدیه ببری… مثلا لباسی نو اگر هدیه ببرید، هدیه را هم می پذیرند هم به تو هدیه ای بهتر خواهند داد.
آقا همیشه قبل از پوشیدن لباس نو، اول ظرف آبی می آورد، سوره ی توحید و قدر و کافرون را ده بار می خواند و آب را بر لباسها می پاشید. بعد لباس را می پوشید؛ اول دست راستشان و…

۴٫ کنار سفره ی امام که مهمان شوی، قطرات آب را بر دستان امام می بینی، دستانش را که پیش از غذا می شوید، خشک نمی کند، اما بعد از تمام شدن غذایش دستانش را می شوید و خشک می کند.
نمک را اول برمی دارد، قبل از غذا،
آهسته میل می کند و زیاد نمی خورد.
زیادی غذای سفره را هم همان روز می رساند دست فقرا.
نگاه کن آقا دارد خرده نانهای باقیمانده در سفره را میل می کند و نمک پایان غذا و خرمایی که شیرین است،
به شیرینی بودن در خانه ی امام!
و آقا تا دم در بدرقه ات می کند…
یک دل سیر، امامت را نگاه کن، بر دستانش بوسه بزن. اذن رفتن بگیر و…
دعای امام بدرقه ی زندگی ات!