شوهر آهو خانم ، نوشته علی محمد افغانی
گاهی بعضی از قلم ها،
واقعیت ها را چنان دردناک به تصویر می کشند که هیچ راهی برایت باقی نمی ماند تا پیش پای نقش اول کتاب را بگذاری و بروی.
هر چند که من فکر می کنم علی محمد افغانی
با قلم توانمندش و توصیف ها و صحنه هایی که خلق کرده است، چنان هنرمندانه داستان را جلو برده که خواننده،
علی رغم تمام تلخی های داستان با اختیار دنبال داستان را می گیرد و جلو می رود.
پیام اصلی:
شاید بتوان گفت پیام اصلی داستان دل نبستن به دنیایی است که چون یک دل فریب در کنارت قرار می گیرد.
و اگر تو شیفته و کور شوی تو را تا نابودی جسم و روح و روان و زندگیت می کشاند.
و وقتی که خالی و بدبخت شدی با خیال راحت رهایت می کند.
و در حالی که تو بر خاک نشسته ای، حتی نگاهت هم نمی کند.
و این کلام امیرالمومنین است که:
دنیا چون پیرزن آرایش کرده ای است که تو را می فریبد،
و هر چه می دوی به کام دلت نمی رسد و سر آخر در آرزوی آنی که به دام می افتی و آن، قبر است.
خلاصه داستان:
داستان حکایت مردی است نانوا به نام «سید میر».
سید میر که که زنی به نام «آهو» دارد و ۴ فرزند،
نزدیک ۵۰ سال است از خدا عمر گرفته و اهل مسجد و خیّر است.
روزی زنی جوان و دل فریب به نام «هما» به دکانش می آید و
داستان از همین جا تلخ می شود.
سید میر عاشق این زن مطلقه می شود و او را عقد می کند.
و چنان شیفته اش می شود که قید زن و بچه اش را می زند و
در این میان از مسجد و منبر می ماند.
و دل به گناه و شراب می دهد و ظلم به دیگران و زن اولش هم می کند.
«هما» که پری رویی فاسد است، سید میر را هم چنان خام می کند.
دینش را می گیرد و دنیایش را هم به ورشکستگی و تباهی می کشاند.
و الی آخر…
بیشتر بخوانیم : رویای تبت کتابی عاشقانه یا…
قلم و درون مایه نوشته:
هر چند در طول داستان پاره توصیفاتی دیده می شود که چنگی به دل نمی زند و خواننده را خسته می کند،
و صحنه هایی ترسیم می شود که چندان اهمیت ندارد و تنها جذابیت صحنه های معاشقه سید میر و پری روی است و کتاب، مردم ایران را با فرهنگ پایین ترسیم می کند.
اما باز هم کتاب شوهر آهو خانم برای کسانی است که دنبال خوشحالی های مستانه ی دنیا هستند و می خواهند خودشان را از هر قیدی که خدا تعریف کرده آزاد کنند تا لذت دنیا را ببرند
مایه عبرت است که آرامش و لذت دنیا نه زیر سایه ی گناه و لذت جویی هاست.
که سید میر پیش از آن که به دام غفلت و زن بازی بیفتد زندگی آرام و رو به پیشرفتی داشت.
و بعد از آن، تا سر حد بی آبرویی پیش رفت و زندگی اش به سختی های فراوان افتاد.
به هر حال قلم نه چندان دل چسب، صحنه های پرتوصیف و زیاد و حرف هایی که گاه چندان مهم و مفهوم نیست را اگر از رمان حذف کنیم،کتاب قابلی است برای آنان که اهل غفلت هستند؛ تا سرانجامشان را ببینند.