شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم: احمد شاملو
انتشارات: نشر امیرکبیر
معرفی:
بعضی آدمها دنیا آمدهاند که…
اصلا ًنمی دانند چرا دنیا آمده اند… گیج و گنگند، سرگردان، خسته، الکی خوش، مست و خراب
خلاصه:
شخصیت اول داستان، خلبانی است که هواپیمایش در صحرای آفریقا خراب میشود و در همانجا با شازده کوچولو آشنا میشود. در زمین و در آخرین سیاره ای که شازده کوچولو بعد از ترک خرده سیّاره خود به آن آمده است.
شازده کوچولو در سیاره بسیار کوچکی زندگی میکرده که تنها کمی بزرگتر از یک خانه است و ب ۶۱۲ نام دارد. اما روزی تصمیم میگیرد سیارکش را ترک کند و به سیاره های دیگر سفر کند. او در طی سفرهایش به سیّارههای مختلف، به دلیل شخصیت پرسشگرش، سؤالهایی میکند و تا جواب نگیرد از پا نمینشیند.
خلبان، در بین حرفها و تفکرات شازده کوچولو و شرحی که از سفرش به سیارهها میگوید، پی به شخصیت شازده کوچولو میبرد.
سیّارههایی که شازده کوچولو به آن سفر میکند به ترتیب متعلق به شاه، مرد خودپسند و … هستند، تا سیّارهی هفتم، زمین، که انسانها در آن زندگی میکنند.
در سیّاره زمین شازده کوچولو روباهی را اهلی میکند و با آن دوست میشود. (به دلیل اصرارهای مکرر روباه). و نهایتا به طرز زیبایی آن جا را ترک میکند تا…
بریده کتاب:
آدم بزرگ ها عاشق عدد و رقم اند. وقتی با اونا از یک دوست تازه حرف بزنی، هیچ وقت ازتون در مورد چیزهای اساسی سوال نمی کنن، هیچ وقت نمی پرسن آهنگ صداش چطوره؟ چه بازی هایی رو دوست داره؟ پروانه جمع می کنه یا نه؟
می پرسن چند سالشه؟ چندتا برادر داره؟ وزنش چقدره؟ پدرش چقدر حقوق می گیره؟
و تازه بعد از این سوالاس که خیال می کنن طرف رو شناختن!
اگه به آدم بزرگا بگی که یک خونه قشنگ دیدم از آجر قرمز که جلو پنجره هاش غرق گل شمعدونی و بومش پر از کبوتر بود، محاله بتونن مجسمش کنن. باید حتما بهشون گفت یک خونه چندمیلیون تومنی دیدم تا صداشون بلند بشه که وای چه قشنگ!
نباید ازشون دلخور شد. بچه ها باید نسبت به آدم بزرگ ها گذشت داشته باشند.
بریده کتاب(۲):
بزرگترها اگر به خودشان باشد هیچ وقت نمی توانند از چیزی سر در آورند. برای بچه ها هم خسته کننده است که همین جور مدام هر چیزی را به آن ها توضیح بدهند. ص ۸
بریده کتاب(۳):
خودت که میدانی … وقتی آدم خیلی دلش گرفته باشد از تماشای غروب چه لذتی می برد. ص ۲۷
نقد
این رمان که معروف به رمان کودک و نوجوان است.
دو دنیای کودک و بزرگسال را در قالب نمایشی کودکانه بررسی و مقایسه میکند.
نه تنها کودکان را بهرهمند میسازد از فهمی عمیق، بلکه به مذاق آدم بزرگها هم خوش میآید.
علاوه بر داستان سادهی کودکانهای که بین شخصیت اصلی و قهرمان قصه شازده رقم میخورد، برای پررنگ کردن تاثیر داستان سیّاره خودش را ترک میکند.
و به شِش سیّاره خرده و یک سیّاره زمین سفر میکند.
در سفر به این سیّارهها با هر شخصی که مواجه میشود یک صفت نه چندان مثبت انسانی را بصورت اغراق آمیز دارد و نشان میدهد.
و خواننده را اگر هوشیار باشد پی به شخصیت خود و صفت های نیک و بد میبرد، حتی؛ اگر خود آن هم چندان از آنها آگاهی نداشته باشد…
مرتبط با شازده کوچولو 👇🏻👇🏻👇🏻
بیشتر بخوانیم…
کتاب تن تن و سندباد : یک کتاب استراتژیک نوجوانانه…خواندنش خالی از لطف نیست.
بیشتر ببینیم..
روشنت می کند تماشای این کلیپ ها