سبد خرید
0

سبد خرید شما خالی است.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

مادر شهید

کتاب حوض خون : روایت زنان اندیمشک از رخت شویی در دفاع مقدس
کتاب حوض خون  نویسنده: فاطمه‌ سادات میرعالی انتشارات راهیار بریده کتاب: عصر۲۲ بهمن۶۴. نشسته بودم توی کلاس. آقای کلانی آمد جلوی در. کبری بلند شد رفت بیرون. همان جا حس کردم اتفاقی افتاده. دل توی دلم نبود. یک‌ ربعی گذشت ...
namakketab
من کنیز زینبم : عزیز زینب شده ای اگر مادر باشی و عزیزترینت را در راه خدا بدهی...
من کنیز زینبم ( خاطرات حاجیه خانم اسلامی فر)انتشارات گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی معرفی: مادر باشی و لحظه لحظه شکوفایی نوگل ات را ببینی و وقتی به بار نشست، در راه خدا حاضر شوی فدایش کنی…خواهر باشی و محبت ...
کتابدوست
مهاجر سرزمین آفتاب : بنظرم باید خاطرات تنها مادر ژاپنی خیلی جذاب و متفاوت باشد...
مهاجر سرزمین آفتابنویسنده: حمید حسام، مسعود امیرخانیانتشارات سوره مهر بریده کتاب: سرم را که بالا آوردم قلبم ریخت! جانم به تپش درآمد، بهت زده و متحیر فقط نگاه می کردم. باورم نمی شد.جوان ایرانی به شکل کاملاً اتفاقی، بدون هماهنگی ...
کتابدوست
مگر چشم تو دریاست : مادری کردن چشمی می خواهد به وسعت یک دریا... دریایی بی کران
مگر چشم تو دریاست (روایت مادران شهیدان محمد، عبدالحمید، رضا و نصرالله جنیدی)نویسنده: جواد کلاته عربیانتشارات شهید کاظمی بریده کتاب: بعد از رحلت حاج آقا رفتم دكتر، گفتم: آقاي دكتر، جگرم مي سوزه، آتش مي گيرم، حالت گريه دارم، ناله ...
کتابدوست