نقد و بررسی اجمالی
انسیه محمدجوادی
عهدمانا
_ کمک بدید سفره رو بندازید که یه خبر خوب دارم.
میان هیاهوی خبر خوب و خوشحالی بچهها، سفره پهن شد و غذا هم خورده شد. نگاهها منتظر خبر خوب بود که بابا لب باز کرد و گفت:
_ میخوایم بریم برای سفر به دنیای ناشناخته.
بچهها کمی مکث کردند تا متوجه حرف بابا بشوند. اول زهره پرسید:
_ یعنی کجا؟
_ جای دوری نیست.
نمایش ادامه مطلب
برچسب: امید کتاب کودک کودک
دیدگاهها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.