کتاب خارپشت ها چای می نوشند
نویسنده: حسین تبریزنیا
ناشر: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
معرفی کتاب:
کتاب خارپشت ها چای می نوشند، مجموعه چند داستان کوتاه است. داستان ها در فضای ساده روستایی اتفاق می افتد، فضایی گرم، صمیمی و به دور از سر و صداها و گرفتاری های روزمره زندگی شهری. افراد پاک و ساده و بی آلایش در یک محیط روستایی کنار هم زندگی می کنند، در مسائل و مشکلات مختلف به هم کمک می کنند، به یکدیگر احترام می گذارند و برای حیوانات و پرندگان و درختان، ارزش زیادی قائل اند.
داستان ها در مجموع درباره آسیب نرساندن به طبیعت و آزار نرساندن به حیوانات است، و این که اگر خوبی کنیم، خوبی می بینیم و اگر هم بدی کنیم، نتیجه آن را می گیریم. برخی داستان ها نیز مفاهیمی چون همدلی، کمک کردن به یکدیگر و مشورت گرفتن از افراد کاردان را بیان می کنند.
کتاب خارپشت ها چای می نوشند، نوشته حسین تبریزنیا، در سال ۱۳۹۴ توسط بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی با ۱۴۲ صفحه منتشر شده است.
بریده کتاب(۱):
یک روز مهندس جباری برای سرکشی به باغ ما آمد. وقتی از توی دالان سبز رد می شد، گنجشک ها از سر و صدا بیداد می کردند. صدها گنجشک جیک جیک کنان به انگورها نوک می زدند. غوغایی بود. مهندس با تعجب سرش را بالا کرد و به گنجشک ها و انگورها نگاهی انداخت و گفت: بابا اکبر مثل این که اینجا «بهشت گنجشک ها» است! صفحه ۹
بریده کتاب(۲):
چند روز گذشت. هوا گرم شده بود. کم کم سر و کله گنجشک ها پیدا شد. صدای جیک جیک آنها در بهشت همیشگی شان دوباره راه افتاد. انگورها روز به روز درشت تر و زردتر می شدند. انگار گنجشک ها فهمیده بودند که نباید با آن ثلثی که گوگردپاشی شده، کار داشته باشند. اما شروع به خوردن و نوک زدن قسمت خودشان کردند. صفحه ۱۴
بریده کتاب(۳):
موقع زیارت هم از آقا خواستم کمک کند امسال میوه هایمان آفت نگیرد! دیشب که از حرم برگشتیم و خوابیدم، توی خواب دیدم آن دو تا شاپرک، هی دور و بر من می چرخند و می گویند: “ما کرم نیستیم، ما کرم نیستیم، ما رفتیم پیش آقا از تو شکایت کردیم. این قدر ما را نکش.” از این حرف ها چند بار گفتند و محو شدند! صبح توی باغ باز دو تا شاپرک آمدند. اکبر هم دید. مانند شاپرک های دیروز توی صحن و توی خواب دیشب! صفحه ۲۶
مرتبط با کتاب خارپشت ها چای می نوشند
بهتر بخوانیم…
خرید کتاب خارپشت ها چای می نوشند!
بیشتر ببینیم…