کتاب ازدواج – کتاب اول : تاسیس

تصویر

کتاب ازدواج – کتاب اول : تاسیس

نویسنده: حمید حبشی

ناشر: معارف

تبلیغ

یک تصمیم وقتی به نتایج رضایت بخش و آرامش سازی منجر می شود که از معبر آگاهی ها و مهارت های لازم عبور کرده باشد. نمی شود در هنگام تصمیم، شتاب زده و بی فکر و تحت تاثیر عوامل تحریک اقدام کرد، و پس از تصمیم منتظر انطباق و همراهی تصمیم با مطالبات مورد نظر بود و از عدم تناسب نتایج شاکی نشد. در کتاب «کتاب ازدواج، تاسیس» مولف، هر آن چه را که یک فرد برای مهم ترین تصمیم زندگی اش یعنی انتخاب همراه و همسر نیاز دارد، تبیین و تشریح کرده است.

بریده کتاب(۱)
زندگی کردن، یعنی یک حرکت و جهت گیری به سمت آمال و آرمانی که منظور کرده ایم و میل دستیابی به آن را داریم.
از همین رو، ازدواج مطلوب، ازدواجی است که منجر به شناسایی فردی برای هم سویی در اهداف، جهت گیری و منش مرتبط با این حرکت و آرمان و آمال باشد. حال اگر فردی به دلیل بروز عشق، هیچ کدام از این همسویی ها را ملاک انتخاب خود نکند و از آن جهت وارد ازدواج شود که درگیر حالت عشق شده است، بعد از تاسیس زندگی و نائل آمدن به معشوق خویش، آیا قصد حرکت و جهت گیری در امور زندگی پیدا می کند؟
تنظیم چنین تناسبی، بدون لحاظ آن چگونه ممکن می شود؟
آیا باید بپذیریم که معشوق، چون مورد توجه عاشق قرار گرفته است،
مجبور و تسلیم به جهت گیری عاشق است؟ یا عاشق باید به تاوان عشقی که ورزیده است، برده و ذلیل حرکت و جهت و سمت و سوی معشوق شود؟ چنین تسلیم ها و ذلیل گشتن هایی، با ماهیت زندگی، که سرشار از انتخاب ها و گزینش هاست، مغایر نیست؟
ص ۱۷۵
بریده کتاب(۲):
زندگی مشترک، ورود به میدان ارتباطی فراگیر، مستمر، پرحجم و بسیار تعیین کننده است؛
چه این که پیوند زناشویی، فراهم سازی یک ارتباط عمیق، جزء به جزء و لحظه به لحظه، آن هم بین دو جنس با ساختار و ویژگی های متفاوت است.
آنهایی که از یک ارتباط گیری ساده و مختصر و سطحی با والدین خود، اعضای خانواده و فامیل، دوستان همجنس و همکار خویش، عاجزند و فراری، چه طور ممکن است در متن زندگی مشترک، موفق به برقراری یک ارتباط درست و رضایت بخش بشوند؛
در حالی که ارتباط گیری در روابط پیش گفته، محدود به موضوعات کم، و کم تأثیر است، ولی ازدواج وارد شدن به عرصه ارتباط مستمر، پرحجم و عمیق است.
ص ۲۲۴
بریده کتاب(۳):
تا آدمی نداند کیست و به چه ویژگی ها و خصوصیات شکل دهنده ای رو کرده است و در تمامی جهات شخصیتی خود چه ساختاری را دنبال می کند، قادر نخواهد بود برای حرکت مشترکش در ازدواجی که شکل می دهد، یک همسر و همراه و همدل و هم مرام پیدا کند.
وقتی من از خودم و جهت گیری ها و ارزش ها و رویکردها و اجتناب ها و اهمیت بخشی ها و روحیه ها و منش ها و ده ها مختصات دیگر خود بی خبرم یا نسبت به شناسایی و ارزش گذاری آنها غفلت می ورزم، چگونه ممکن است کفو همراه و هم تراز خود را بیابم؟
ص ۱۹۵
بریده کتاب(۴):
گاهی دیده می شود که در تحقیقات، از همسایه ای پرسیده می شود که سطح شناخت و آگاهی وی از فرد منظور،
در حد چند رفتار کوتاه و مختصر در محیط تردد بوده است. یعنی آن چه او از آن آگاهی دارد، محدود به چند سلام و احوال پرسی در مواجهه ها بوده است. برای رهایی از چنین خطایی در ضمن تحقیق، باید توجه مبرمی به این نکته داشت که میزان و مقدار معاشرت و آگاهی فرد، از رفتارهای فردی که تحقیق پیرامون آن انجام می شود، چه میزان است و چه عمقی دارد.
از همین رو، کسانی برای این تحقیقات حائز ارزشند، که با فرد مورد تحقیق به طور وسیع، مستمر، نزدیک و طولانی، مرتبط بوده اند.
ص ۲۵۶
بریده کتاب(۵):
ازدواج یک امکان و امتیاز نیست که مثل خریدن یک شیء و کالا، بگردیم و مرغوب ترینش را گزینش کنیم و وقتی دیدیم قابلیت و شرایط اخذ و کسب آن را نداریم، با تقلب و دروغ و وانمودسازی، همه هم و غم خویش را معطوف به دستیابی آن کنیم.
و گمان کنیم همین که بتوانیم نائل بیایم،
با هر شیوه و ابزار راست و دروغ و درست و غلطی، موفق گردیده ایم! اگر زندگی مشترک تا سطح نائل آمدن و همسر شدن بود، چنین قصد بد و شوم و باطلی نیز امتیازساز و بهره آفرین بود، اما از آن جایی که زندگی مشترک، از مرحله نائل آمدن آغاز می شود و مسائل فراوان و انتظارات و مواضع بسیاری را با خود می آورد، می توان فهمید چنین کسب کردنی، زرنگی نیست،
که انداختن خود به چاهی عمیق است.
از همین روست که بسیاری از افرادی که نه با دروغ و ستم و مثل اینها، که اگر با سستی و ضعف در ارزیابی نیز وارد ازدواج شده اند، از انجام و استمرار آن شدیداً پشیمان و پریشان می شوند.
 ص ۲۶۴
یکی دیگر از ملاحظات لازم در شرح اعتقادات، میزان پایبندی به اعتقادات است.‌ فراوانند افرادی که از عشق و محبت به خدا حرف می زنند، ولی هیچ تقیدی در رعایت و انجام احکام الهی ندارند.
زوجی را به عنوان نمونه معرفی می کنم که هنگام مراجعه به مؤلف این اثر و‌ تقاضای مجدانه برای انجام طلاق، علت را عدم تناسب اعتقادی خود بیان می کردند و در برابر این سؤال که آیا در مورد این عدم تناسب در زمان خواستگاری شرحی به مخاطب خود داده اید، زوجه معتقد بود زوج‌ او را با عدم صداقتش فریب داده است. می گفت: من از او‌ پرسیدم مهم ترین چیز در زندگی تان چیست؟

و پسر گفته است ایمان به خدا. ولی بعد از ازدواج می بینم هیچ تقیدی به هیچ کدام از احکام الهی نداشته و از اقامه نماز پرهیز می کند.

مرتبط با کتاب ازدواج:
بیشتر بخوانیم…
بیشتر ببینیم…

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *