نقاشی های کوچک به آقایی بزرگ : فاطمه وفایی
معرفی:
شاید برخی هایمان انقدر امام زمان «علیه السلام» را از خود دور ببینیم که تصورش هم برایمان سخت باشد که صریح و ساده با امام گفت و گو کنیم. شاید چون گناهانمان را مانع می بینیم یا شاید چون از لطف امام بی خبریم، اما کوکانمان اینگونه نیستند. با قلب صاف و صفای باطنی که دارند می توانند با امام ارتباط برقرار کنند.
در این کتاب با زبان کودکانه، چندین نامه به امام نوشته شده است. با نقاشی هایی که خود بچه ها آن را کشیده اند.
بریده کتاب:
سلام باباجان!
در روز نیمه ی شعبان، سخنران می گفت چون شما از احوال همه خبردارید، می دانید در دنیا به خیلی از آدم ها ظلم می شود، برای همین هم خیلی وقت ها غصه می خورید و غمگین هستید.
من هم غصه ی شما را می خورم و برای سلامتیتان صدقه می دهم.
اگر می بینید خورشید توی نقاشی ام می خندد و گل هایمان شاد و رنگارنگ هستند، دلیلش این است که خواستم شما برای یک لحظه ام که شده با دیدن آن ها شاد شوید.
ابوالفضل خدابنده نه ساله
از قم