مداد رنگی های هفته
بریده کتاب:
روزهای پنج شنبه من زرد است، درست مثل گل های نرگسی که توی باغچه حیاط مادرجان است.
همیشه روز پنج شنبه که می شود، من و مامان و بابا می رویم خانه ی مادرجان. من خانه ی مادرجان را خیلی دوست دارم، چون آن جا می توانم هرچقدر دوست دارم بازی کنم و بدوم. همیشه وقتی گل های نرگس باغچه ی مادرجان را می بینم، یاد امام زمان «علیه السلام» و مادر مهربانشان می افتم.
مادرجان می گوید: «اسم مادر امام زمان علیه السلام هم نرگس است.» من اسم نرگس را خیلی دوست دارم و دلم می خواهد اگر یک روز خواهردار شدم، اسمش را نرگس بگذاریم. آن وقت من و آبجی نرگسم دوتایی باهم بازی می کنیم. من هیچ وقت آبجی نرگسم را اذیت نمی کنم. آخر می دانم اذیت کردن کار خیلی بدی است و امام زمان «علیه السلام» هم آدم هایی که کار بد می کنند را دوست ندارند.