کتاب ستاره من : معلم و یا دستفروش دیده ای اسمش تن دشمن لرزان باشد؟ بفرما بخوان..

کتاب ستاره من (روایتی داستانی از زندگی شهید رجایی)
نویسنده: زهره یزدان پناه
انتشارات: سوره مهر

معرفی:

وقت رای گیری که میشه دلمون می خواد که ما هم انگشتمان را بالا بیاوریم که یعنی ما هم رای دادیم.
قصه شیرین رییس جمهوری که معلم بوده و قبلش هم دستفروش بوده و اما آخرش می شود کسی که تن دشمن را می لرزاند؛ قطعاًخواندنی است …
بخوانید تا بدانید بعداً که خواستید رای بدهید رئیس جمهورتان چه ویژگی هایی داشته باشد که دشمن از او بدش بیاید و شما دوستان به او افتخار کنید.

بریده کتاب:

با خودت می اندیشی چه نجیب است این زن و چه قانع و همراه
– من تو را به خاطر خودت و برای خودت دوست دارم عاتقه نه برای خودم.
با محبت ادامه میدهی”چقدر خوب است که تو هم مرا برای خودم دوست داشته باشی نه به خاطر خودت.عاتقه با مهربانی نگاهت می کند؛ با لبخندی شرمندگی و با لیوانی از شربت بهارنارنج که جلویت می گذارد.شربت را یک نفس سر می کشی اتاق پر می شود از عطر بهارنارنج.” صفحه۳۳

بریده کتاب(۲):

وزرای کابینه از بنی صدر دلخورند خیلی، آن قدر که نمی خواهند عید به دیدارش بروند. این را هم به تو گفته اند. دعوت به آرامش می کنی. اقایان من خواهش می کنم در ملاقات نوروز حضور داشته باشید همه.
ختم جلسه را اعلام می کنی. از رو صندلی بلند می شوی و می روی. هنوز از اتاق بیرون نرفته ای که می شنوی:
– چرا هیچ جوابی به اتهامات و توهین های بنی صدر نمی دهد. حتی از فرصت های پیش آمده هم برای پاسخ به تحقیرهای او استفاده نمی کند. صفحه۷۰

بیشتر..
مرد رؤیاها: درس هم می خوانید برای خدا باشد.روایتی شیرین از فیزیکدان شهید

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *