
فرمانروای مه ، نویسنده : مهدیه ارطائفه
فضای مه ،گرفته اگرچه ظاهرا لطیف است
اما ماندن در آن وحشتناک و وهم آور است؛
فضایی است که قدرت دید انسان را کور می کند.
و تو مست طراوت آن از پس و پیش و بالا و پائینت بی خبر می مانی.
و نه می بینی و نه کسی می تواند تو را دریابد.
خلاصه کتاب فرمانروای مه :
داستان زنی است که ادعای ارتباط با عالم غیب دارد.
مردم را (چه متدین و چه بی دین) دور خودش جمع می کند با اطلاعات و اذکار و اورادی که می دهد،
خبرهایی که از چند و چون زندگی افراد می رساند و حالات و اداهایی که در می آورد.
در رمان فرمانروای مه ، افرادی که در پی دریافت بیشتری از دین هستند و یا دنبال راه حلی برای راحتی ارتباط با مفاهیم دینی و یا …
دور او جمع می شوند و او با اذکاری که می دهد
و آنها مقید به انجامش هستند کاری می کند که گاهی نوری، خوابی، صدایی می شنوند و …
جالب اینجاست که اطرافیان نقص ها و بدی های زیادی هم در او می بینند اما چشم پوشی می کنند،
تا جایی که خودشان، همسر و فرزندان و زندگیشان دچار خسارت های زیادی می شود اما باز هم بیدار نمی شوند.
با توجه به وضعیت موجود جامعه، هر جن و انسی، فرقه و گروه و تشکیلات و ادعا راه انداخته است
و مردم ما متأسفانه به دلیل عدم شناخت درست و ساده لوحی و دوری از مفاهیم اسلامی و همراهی با مفاهیم غربی بسیار زیبا، فریب می خورند و با ضررهای سنگینی هم مواجه می شوند،
خواندن این رمان توصیه می شود. کتاب فرمانروای مه ، رمانی است از زندگی چند خانواده اسیر در فرقه …
پیام اصلی :
گام های شیطان در منحرف کردن مسیر هر قشر
پیام فرعی:
_ اگر مسیر حق را نشناسی قطعا در مسیر باطل قرار می گیری و شکار می شوی.
_ مسیر انحراف را دشمن از زنان شروع می کند چون لطیف تر هستند و در صورت عدم کنترل این احساس و لطافت، شیطان بر او سوار می شود.
_ مسیر روشن است همان طور که آفتاب می تابد ولی آنهایی که خودشان را به خواب می زنند شیطان برایشان ورودی پیدا می کند.
_ انسان باید دنبال مسیر متقن و اصل باشد.
_ کسانی که دیگران را به غیر اهل بیت دعوت می کنند را باید تکفیر کرد.
_ اعمال و اذکار باید به نیت تطهیر نفس باشد نه دیدن نور و غیره .
_ باید بندگی کرد اگر اصلاح باشد که امام زمان (عج) را ببینی، می بینی.
نقاط ضعف و قوت کتاب فرمانروای مه:
- قلمی قوی ندارد و زواید زیاد دارد. تکراری بحث می کند.
- لقمه حلال و دنبال حق بودن واقعی باعث روشن شدن راه می شود.
- با طولانی بودن متن کتاب نویسنده می خواهد بگوید گام های شیطان آهسته و پیوسته است شیطان خسته نمی شود و برای انحراف ما گام های مداوم برمی دارد، بی حساب وارد نمی شود و برای هرکسی خاص خودش برنامه دارد.