کتاب راض بابا نویسنده: طاهره کوه کن انتشارات شهید کاظمی بریده کتاب: یک لحظه دوربین در معرض دید راضیه قرار گرفت. از محل تمرین خارج شد و به سمت خبرنگار رفت. - ببخشید خانم! با خوشحالی سرش را برگرداند. - ...
کتاب شهید فرهنگ نویسنده: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی انتشارات معارف بریده کتاب: مرتضی آوینی هر روز حالی داشت؛ یعنی حرف های امروز او با حرف های دیروزش فرق داشت و حرف های جدیدی با حال جدیدی بود. تراوشات ...
کتاب اوسنه گوهرشاد نویسنده: سعید تشکری انتشارات به نشر بریده کتاب: امینه پاکروان این بار پشت پیشخوان کافه اش در پاریس نشسته بود و منتظر دوستانش بود. نگاهش به آسیاب بادی بزرگی بود که دکور مولن روژ را ساخته بود. ...
کتاب تب ناتمام نویسنده: زهرا سادات حسینی مهرآبادی انتشارات حماسه یاران بریده کتاب: صدای مامان بلند شد. "هرچی ریخت و پاش کردید، جمع و جور کنید که شب مهمون داریم." سه تایی با چشم های گرد مامان را نگاه کردیم ...
کتاب فصل درو کردن خرمن نویسنده: محمدرضا بایرامی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: راننده در را بست. جیپ راه افتاد. از کنار کامیون که می گذشت، راننده دستش را بیرون آورد و به راننده کامیون اشاره کرد که او هم ...
کتاب مردان نامرئی نویسنده: صادق کامیار انتشارات جمکران بریده کتاب: با دور شدن مینی بوس، موتور بهرامی آرام جلو آمد و مقابل مغازه توقف کرد. بهرامی پیاده شد و در حالی که با نگاه رد مینی بوس را پی می ...
کتاب حاج احمد نویسنده: محمدحسین علی جان زاده انتشارات شهید کاظمی بریده کتاب: هر وقت مامان به این جا می رسید که میان پسرها و دخترها کدامشان وجه امتیاز دیگری دارد، چهره مامان با آن صورت گرد و چشمان پر ...
کتاب پسرم حسین نویسنده: فاطمه مالکی انتشارات حماسه یاران بریده کتاب: امشب شهید علی لطفعلی زاده را دیدم. کنار من نشست. با من حرف زد، یک مکاشفه بود؛ شاهدش همین خیار نیم خورده توی دستم." این را حسین در دفتر ...
کتاب با بابا نویسنده: محمدطاهری انتشارات شهید ابراهیم هادی بریده کتاب: آقای پیروی ادامه داد: من خواب دیدم که شهید طاهری آمد و گفت: "مصطفای ما پسر خوبیه، شک نکن. پسرم به خواستگاری دخترتان می آید و..." دخترم نیز خواب ...
کتاب میل لیلی نویسنده: مصطفی رحماندوست انتشارات قدیانی معرفی: رحماندوست، در میل لیلی ماجرای بامزه و متفاوت چند دوست را قصه می گوید. مرتضی، قهرمان والیبال نشسته، در فینال مقابل هلند دارد بازی می کند و سردردش عود کرده. حیدر، ...
کتاب ر نویسنده: مریم برادران بریده کتاب: خواب دیده بود در سرزمینی غریب، رهبر مردمی غریب شده است. بعد از نماز صبح روی ارتفاعات کردستان، در سجده خواب دیده بود؛ همان سال های شصت. محمد گفته بود تعبیرش شهادت در ...
کتاب داداش ابراهیم نویسنده: محمدعلی جابری انتشارات کتابک بریده کتاب: وقت نماز صبح، ناگهان ابراهیم از سنگر خارج شد و به سمت عراقی ها حرکت کرد. روی سنگی به سمت قبله ایستاد و با صدای بلند اذان گفت. هرچه دوستانش ...
درگاه این خانه بوسیدنی استنویسنده: زینب عرفانیانانتشارات شهید کاظمی خلاصه: کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است، زندگینامه فروغ منهی، مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی پور است.داستان زندگی یک مادر و همسر عاشق.فروغ در اوایل بلوغ در سیزده سالگی، ...
کتاب کوچه نقاش ها (خاطرات سید ابوالفضل کاظمی) نویسنده: راحله صبوری انتشارات سوره مهر بریده کتاب: دوازده ساله بودم که به دبیرستان جهان رفتم. صبح ها درس می خواندم و بعد از ظهرها در قهوه خانهٔ دایی سید علی کار ...
کتاب وقتی همه بیدار بودند نویسنده: فاطمه قشمی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: از یک هفته پیش که آمدیم تهران و شاید قبل ترش یعنی همان وقتی که بابا راز چند ساله اش را بهم گفت، توی ذهنم تصویرهای تازه ...
کتاب عمو قاسم نویسنده: محمدعلی جابری انتشارات کتابک بریده کتاب: بعداز مرگ مادر سردار، یکی از دوستانش به او گفته بود: " مادرت را در خواب دیدم و او به من گفت: به پسرم بگو به پدرش تلفن بزند. " ...
کتاب قربانی اسلام نویسنده: حسن قدوسی زاده دفتر نشر معارف بریده کتاب: لیاقت رهبری را تنها فقیه سیاستمدار داراست هنگامی که نام امام نزد آیت الله میلانی برده میشد، میفرمودند: سلام الله علیه. شخصی معترض بود، فرمودند: ساکت باش فلانی! اینجا ...