کتاب تریل باز نویسنده: عزیز سهرابی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: خودم را کشیدم پشت سرسره. چند دقیقه گذت. سر و صدایی آمد. از جل پریدم و آهسته سرک کشیدم. ابولی بین دو مامور تقلا می کرد. همین طوری آمد ...
کتاب فصل درو کردن خرمن نویسنده: محمدرضا بایرامی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: راننده در را بست. جیپ راه افتاد. از کنار کامیون که می گذشت، راننده دستش را بیرون آورد و به راننده کامیون اشاره کرد که او هم ...
کتاب پیش از بستن چمدان نویسنده: مینو کریم زاده انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان بریده کتاب: خاله میترا دست های او را در دست هایش گرفت: "باور کن تقریبا تمام بچه ها با پدر و مادرشان مشکل دارند. ...
کتاب من و ملانصرالدین نویسنده: مجیدملامحمدی انتشارات عهد مانا بریده کتاب: ناگهان صدای عرعر الاغ بلند شد. رنگ از صورت ملانصرالدین پرید. همسایه که لبخند می زد گفت:"شما که گفتید خرتان در خانه نیست. پس این صدای عرعر از کجا ...
کتاب اشراف زاده ی قهرمان نویسنده: محمود حکیمی انتشارات به نشر بریده کتاب: مصعب با شنیدن سخنان اشراف قریش، آن چنان دچار هیجان شده بود که بی اختیار به سوی خانه ی اَرقم به راه افتاد. می خواست سخنان محمد را ...
کتاب داداش ابراهیم نویسنده: محمدعلی جابری انتشارات کتابک بریده کتاب: وقت نماز صبح، ناگهان ابراهیم از سنگر خارج شد و به سمت عراقی ها حرکت کرد. روی سنگی به سمت قبله ایستاد و با صدای بلند اذان گفت. هرچه دوستانش ...
کتاب موج فرشته نویسنده: علی اصغر عزتی پاکانتشارات شهرستان ادب بریده کتاب: خبر، اول به پیامبر رسید و بعد به بزرگترها و بعد به ما: جعفر هم در موته شهید شد.هنوز داشتیم خبر را مزّه مزّه می کردیم، و چهره ...
کتاب وقتی همه بیدار بودند نویسنده: فاطمه قشمی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: از یک هفته پیش که آمدیم تهران و شاید قبل ترش یعنی همان وقتی که بابا راز چند ساله اش را بهم گفت، توی ذهنم تصویرهای تازه ...
قصه های من و ننه آغا نویسنده: مظفر سالاری انتشارات کتابستان معرفت بریده کتاب: اسم خانگی ام "امیر" بود. تعجب کردم که اسمم را می داند. گلی از لای قرآنش درآورد و میان عم جزء جدیدم گذاشت. بعد از آن، ...
کتاب عمو قاسم نویسنده: محمدعلی جابری انتشارات کتابک بریده کتاب: بعداز مرگ مادر سردار، یکی از دوستانش به او گفته بود: " مادرت را در خواب دیدم و او به من گفت: به پسرم بگو به پدرش تلفن بزند. " ...
کتاب کوه مرا صدا زد نویسنده: محمدرضا بایرامی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: هنوز اولین پیچ را پشت سر نگذاشته ایم که یکهو صدای زوزه ی کش داری، در دشت برف گرفته می پیچد. بی اختیار رو بر می گردانم. ...
کتاب گردان قاطرچی ها نویسنده: داوود امیریان انتشارات کتابستان معرفت بریده کتاب: یوسف با صدای آهسته رو به آقا ابراهیم گفت: دستت درد نکنه آقا ابراهیم. خوب ما رو فیلم ملت کردی. آقا ابراهیم با قیافه حق به جانب گفت: ...
کتاب جزیره خرگوش ها نویسنده: سیدحسن حسینی انتشارات عهد مانا بریده کتاب: یک روز که قهوه ای حوصله اش سر رفته بود، تصمیم گرفت به مزارع هویج خرگوش ها سری بزند. به هر مزرعه که می رسید، با خرگوش ها ...
شاهنامه - قصه های شیرین ایرانی ۱۹ نویسنده: سعید بیابانکی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: کاووس شاه، نامه ای به رستم نوشت. در نامه چنین آمده بود: «ای رستم، بدان که پهلوانی نامدار از ترکستان با سپاهی بزرگ به ایران ...
کتاب خاطرات یک دست نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری انتشارات جمال معرفی: کتاب خاطرات یک دست ۱۶ حکایت از زندگی پیامبر مهربانی هاست که از زبان دستان حضرت بیان می شود این کتاب افزون بر توجه دادن کودکان به اخلاق نیک ...
کتاب خارجی مادر نویسنده: لیوبا ورونکوا مترجم: فاطمه زهروی بریده کتاب: -ص۸ جبههی جنگ از دهکده «نیچو» دور بود. مردم دهکده نمی توانستند صدای غرش توپ ها را بشنوند. نمی توانستند هواپیماهایی را که آتش گرفته بودند در آسمان ببینند ...
کتاب پلاک ۶۱ نویسنده: هادی خورشاهیان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بریده کتاب: چند سال است عکس مرتضی را قاب گرفته ام، گذاشته ام روی طاقچه. روزی پنجاه بار نگاهش می کنم و می پرسم خیلی برایت سخت ...
پرواز با پاراموتور را دوست دارم نویسنده: علی آرمین انتشارات جمکران بریده کتاب: او می دانست که یک روز پدر، او را به این جا آورده و در آسمان پرواز داده است. شاید می خواسته این کار، یادگاری باشد برای ...