سبد خرید
0

سبد خرید شما خالی است.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

خاطرات کتابخواران

خاطره نوجوان بی قرار نگاهت را به کتابخوانی عوض می کند...
خاطره نوجوان بی قرار قسمت ۱:  بوی کاغذ کاهی را دوست داشتم. اصلا کتابخانه که می رفتم، کتاب ها را بر اساس بویشان انتخاب می کردم. اولین کتابی که خواندم، باغبان شب بود (ژانر ترسناک). بازش که می کردم، انگار ...
نمکتاب
سفر خاطره انگیز,خاطره مسافرت
خاطره رفیق ناب آن هم در مسافرت! سفر خیلی هیجان انگیز است.مخصوصا اگر باخودت یک رفیق ببری!من یک رفیق دارم که هرکجا بروم از خود جدایش نمی کنم!اسمش کتاب است!امتحانش کنید رفیق همراه و خوبیست!مثلا دارد صحبت می کند اما ...
namakketab
مهمانی,خاطره کتاب خوان کردن
خاطره مهمانی چند تا کتاب باریک و بیست دقیقه ای خریدم . البته از هر جلد سه عدد، گذاشتم تو قفسه فلزی تو سالن پذیرایی، چند تا کتاب زیبا هم که قبلا خریده بودم رو بهشون اضافه کردم . یه ...
کتابدوست
قصه لیلی,داستان لیلی ها
خاطره کتاب پرحجمی که قصه ایست برای لیلی شدن دوسالی بود که هر بار از جلوی کتابخونه رد می شدم می گفتم یه روز اینو باید بخونم ببینم چیه …ولی هر بار اسمش و حجش منو جذب نمی کرد..همش تعریف ...
کتابدوست
شیخ رجبعلی خیاط ,خاطره کتاب ,درمان افسردگی
خاطره آن داروی شفابخش و عجیب از شیخ رجبعلی خیاط برای درمان افسردگی چند وقتی بود که بابا حال و روزِ خوبی نداشت… از بعد آن تصادف، دیگر خبری از آن بابای پرشور و پرهیجان نبود… پیش چند دکتر روان‌ ...
namakketab
بهزاد بهزادپور,خاطره کتابخوانی, کتاب امپراطور عشق
خاطره کتابستان امپراطور عشق... با دو نفر دوست شددم که جفتشان روستایی بودند. دخترانی با رویاهایی نوجوانانه و تیپ و مدل خاص. مدل حرف زدن و لباس پوشیدنشان متفاوت و برخلاف خانواده شان بود.حتی خاص راه می رفتند. کمی که ...
namakketab
کتاب سه دقیقه ای در قیامت, خاطرات پس از مرگ, انتشارات شهید ابراهیم هادی, تجربه نزدیک به مرگ
سه دقیقه در قیامت خاطره1: دوباره زنگ زدم و برای بار چندم پرسیدم آقا پس چی شد؟مگر قول نداده بودی یکی دو روزه ارسال می شه? جواب داد: بابا من چند روز پیش بود که دو هزار جلد از همین ...
یار مهربان
خاطره کتاب, کتاب یادت باشد, خاطه از کتاب یادت باشد, رسول ملاحسنی
یک خاطره جذاب از داربستی که بی حواس بود! ﷽ به توصیه ی دوستانم کتاب یادت باشد رو شروع کردم به خوندناز اونجایی که وقتی کتابی برام جذاب باشه انگار به دستام می چسبه و تا تمومش نکنم خاصیت چسبندگی ...
namakketab
من و کتاب, کتاب نرگس, خاطره کتاب
خاطره گریز از امتحان ... ﷽ شنبه امتحان دارم اما از وقتی که کتاب (حکایت زمستان) تمام شده است احساس می کنم یک چیز در زندگی ام کم است . کتاب، کتاب می خواهم، به دادم برسید. كــــتـــــــاب… تا اینکه ...
namakketab
خاطره کتاب خوانی,کتاب سایه ی ملخ,کتاب و خانواده
خاطره من و رفیقم در سفر سفر خیلی هیجان انگیز است.مخصوصا اگر با خودت یک رفیق ببری!من یک رفیق دارم که هرکجا بروم از خود جدایش نمی کنم!اسمش کتاب است! امتحانش کنید رفیق همراه و خوبی ست!مثلا دارد صحبت می ...
namakketab
کتاب و خانواده,کتاب فریاد در تاکستان,خاطره کتاب
خاطره دزدی خانگی گاهی در نزدیکی ات کسانی هستند که خبر داری،اما کارها و شیطنت او گاهی فراموشت می شود… یک روز کتاب "فریاد در تاکستان" را از یکی از دوستان قرض گرفته بودم که بخوانم….صبح روز بعد که به ...
namakketab
کتاب تاریخ مستطاب آمریکا, تارخ آمریکا, خاطره,طنز
خاطراتی از : کتاب تاریخ مستطاب آمریکا قرار بود بریم مسافرت،علاوه بر وسایل شادی و نشاط و لباس و جیلینگ و پیلینگ هام، دو تا کتاب تو ساکم گذاشتم که این چند روز تو وقت های تنهایی ام بخونم. یک ...
یار مهربان
غرور بادکنکی ماشین مان را حججی پوش کرده بودیم و شده بودیم کتابخانه سیار حججی. با ۴ ماشین دیگر که از دوستانمان بودند، همراه شدیم و کیف های کتاب شهید حججی را که پر از کتاب های امام زمانی نذری ...
namakketab
خاطره رزمنده کتاب فروش
خاطره رزمنده کتاب فروشعید که می شود همه می روند خوش گذرانی…به ما هم خوش می گذرد، اما مدلش فرق می کند… روز دوم عید امسال نزدیک به اذان ظهر به محل استقرار رسیدیم. طلاییه!به قول حاج آقای راوی: طلاییه ...
namakketab
خاطره راز خط کش ژله ایاز جمله ی"دختر خوبی باش" خسته شدم!!!خیلی وقت ها بقیه فکر می کنند که ما دخترای پر انرژی که البته کمی هم شیطنت داریم، دوست نداریم دختر خوبی باشیم!اما حواسشون نیست که خوب بودن برامون ...
namakketab
فاقد دیدگاه

خاطره بی سوادی

خاطره بی سوادیهمیشه هر جا حرف از بی سوادی می شد خیال می کردم تو دنیای امروز فقط پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هستند که سواد ندارند.از این بابت خوشحال بودم که همه بچه های کشورم سواد دارند و کسی ...
namakketab
خاطره اولین هدیه کتابم، کنار ضریح ارباب … با شوق فراوان کتاب 📖 رو برای خودم خریده و همراه با یه کتاب دعا📿 📖 گذاشته بودم توی کوله ام.میخواستم تا توی ازدحام جمعیت و صف طولانی تا رسیدن به ضریح ...
namakketab
خاطره کتابخوان معلولدیدی بعضی وقتا هرکاری می‌کنی حالِ دلت خوب بشو نیست؟!با چند تا دوستی که معمولا با اونا بودی حس خوب داشتی، این ‌ور اونور میری، حالت خوب نمیشه…موسیقی مورد علاقه‌ات رو گوش میدی، نوچ‌…بازم خوب نمیشه…تفریح و سفر ...
namakketab
1 2 3