کتاب مقدس نویسنده: مرتضی حاج بابایی انتشارات اطلس تاریخ شیعه بریده کتاب: مسیحیان معتقدند عیسی برای مردم کتابی نیاورده بود؛ ولی پیروان او دوست داشتند مانند ادیان دیگر، کتابی مستقل داشته باشند. به همین منظور بزرگان مسیحیت پس از گذشت ...
جعبه سیاهنویسنده : سیدمحمدحسین راجیانتشارات راه یار معرفی: زمان شاه همه چیز مردم متفاوت بود. سیاستمداران و حکومتی ها هم مثل همه نبودند.اگر حرف های من رو باور ندارید، خاطرات اسدالله علم رو بخونید، کسی که سال ها نخست وزیر ...
کتاب در خانه علمانویسنده: بیژن شهرامیانتشارات بوستان کتاب قم بریده کتاب: قاری مصری آیاتی از قرآن را با صدایی زیبا و دلنشین تلاوت می کند. در پایام جلسه آقا وی را تشویق می کند و از او می پرسد_ببین حمد ...
کتاب کیمیاگران نقشنویسنده: منیژه آرمینانتشارات سوره مهر بریده کتاب: ص۱۱۸: به سراغ تلفن رفت و چند دقیقه بعد، مردی شرقی وارد اتاق شد. او امضای نقاش را خواند و به رئیس موزه گفت: «اسم نقاش، عیسی بهادری است.»رئیس موزه دستی ...
کتاب پولینانویسنده : آنا ماریه ماتوتهمترجم: محمد قاضی بریده کتاب: تا به حال شهری را در ساعت پنج صبح دیده اید؟شهر در ساعت پنج صبح واقعا چیز عجیبی است! بریده کتاب(۲): ۵-ص۳از آشپزخانه همیشه بوی خوبی می آمد.آتش، رنگ سرخ ...
کتاب مسافر شهر طوسنویسنده: مرتضی عبدالوهابیانتشارات براق معرفی: گاهی شنیدن داستانهای تکراری از زاویه و نگاهی دیگر دلنشینی و زیبایی خاص خودش را دارد.این کتاب داستانِ آشنایِ سفر امام رئوف به ایران است که از زبان پرنده ای کوچک بخش ...
کتاب از چیزی نمی ترسیدمنویسنده: قاسم سلیمانیانتشارات مکتب سلیمانی بریده کتاب: در همسایگی ما خانه ای بود که آه در بساط نداشت. مادرم که نان می پخت، بچه های او می ایستادند به تماشا. هنوز ایستادن آن دو دختر در ...
کتاب تکرار یا تغییرنویسنده: بریده کتاب: همواره دو راه حل برای نجات اقتصاد در کشور ما مطرح بوده است: نگاه به درون: تقویت تولید ملی برای تامین نیازمندی های داخلی و خنثی سازی تحریم ها؛ نگاه به بیرون: مذاکرات دیپلماتیک ...
کتاب سنگ محکنویسنده: انتشارات نشر معارف معرفی: می خوایم بریم آرایشگاه مو کوتاه کنیم، همینجوری اولین آرایشگاهی که سر راهمون بود میریم تو و زلفای پریشونمون رو میدیم دستش؟ یا که حداقل از چهار نفر پرس و جو می کنیم، ...
کتاب سوگند مقدسنویسنده: محمود حکیمیانتشارات محراب قلم بریده کتاب: سعی کردم وحشتم را بروز ندهم. رطیل های کینه ای؟ نام آنها را نشنیده ام. می گویند که این نوع رطیل خطرناک ترین رطیل های دنیا هستند و زهر آنها چنان ...
او یک مدرس بودنویسنده: مهدی آقاییانتشارات نشر معارف بریده کتاب: دیدم آقا بسته ای برایم آورده. به من گفت:_این را همراه داشته باش.اولش فکر کردم پولی، اسکناسی باید باشد، اما وقتی بازش کردم جا خوردم. فکر کردم این دیگر برای ...
کتاب طاغوت نویسنده: محمود حکیمی انتشارات به نشر بریده کتاب: به سرعت بیرون رفت و با یک کاسه سوپ دیگر بازگشت. احساس می کردم بدنم گرم شد. نگاهی به کشیش انداختم و با اشاره سر از او تشکر کردم و ...
کتاب با من بازی کنید نویسنده: انسیه برومند پور، هدی کاویانی انتشارات: قرآن و اهل بیت نبوت(ع) بریده کتاب: من کودکم مهربان، دوست داشتنی و خوب، خوب، خوب خوب، ولی ضعیف و ناتوان و وابسته، با انبوهی از ندانسته ها ...
کتاب مریم شفا گرفت نویسنده: علی اکبر بیوراه انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی معرفی: حرم مطهر امام رضا «علیه السلام» همیشه محل امنی است برای دل های بی قرار، اما جدای از حال بزرگترها، کرامت حضرت سلطان برای دنیای کودکان ...
کتاب من و کتابنویسنده : سیدعلی خامنه ایانتشارات سوره مهر بریده کتاب: شما مربی عزیز، شما که در کتابخانه با کودک مواجه می شوید، شما که قصه می گویید، شما که کتاب می فرستید، شما که کتاب می خوانید، شما ...
کتاب مهمان صخره هانویسنده: راحله صبوریانتشارات سوره مهر بریده کتاب: وقتی به هوش آمدم خبری از تخته سنگ ها و سیاه چادرها نیست. باد مرا از آن جا دور کرده بود و کاملا به فضای دیگری برده بود. به میان ...
کتاب حل المسائل نمازنویسنده: سید داود سید میرزایی، هادی قطبیانتشارات بهار دلها بریده کتاب: خورشید چه نیازی به ما دارد؟ اگر همه ما پشت به خورشید خانه بسازیم و یا همیشه در تاریکی به سر بریم، خورشید ضرر کرده است ...
کتاب مجید بربرینویسنده: کبری خدابخشانتشارات شهید کاظمی بریده کتاب: توی آن ظلمات شب، تنها نور چراغ های ماشین بود که غلظت تاریکی را گرفته بود. حاج سعید در ماشین را که بست و خواستند راه بیفتند، صدای مجید را شنید ...