کتاب تصویر دوریان گری : شرح فلسفه غرب به زبان داستان

کتاب تصویر دوریان گری

نویسنده: اسکار وایلد

مترجم: محسن سلیمانی

انتشارات افق

بریده کتاب:

۴-ص۱۴۶
(تابلوی زیبا و بی‌ نظیری که بازیل از دوریان کشیده بود، با هر اشتباه و خطای دوریان، یک حالت زشتی و فرسودگی پیدا می‌ کرد، انگار که این نقاشی آیینه اشتباهات دوریان بود. به همین دلیل دوریان، نقاشی را در اتاقی متروکه در طبقه بالا پنهان کرده بود و فقط گاهی به آن سر می‌ زد.)
گاهی خودش یواشکی از پله ها بالا می‌ رفت و به اتاق قفل شده طبقه بالا می‌ رسید. جلوی تصویر تابلویی که بازیل از او کشیده بود می ایستاد و اول به چهره پلید و رو به پیری اش روی بوم نگاه می‌ کرد و بعد به چهره زیبا و جوانش در آیینه می‌ خندید…
دوریان از طرفی هر روز و هر روز بیشتر شیفته زیبایی خودش و از طرف دیگر هر روز بیشتر به فساد روحش علاقه مند می‌ شد.
با ریزبینی، خط های زشتی را که در چروک های پیشانی اش در تابلو پیدا می‌ شد یا کم کم دور دهانش می‌ دوید وارسی می‌ کرد و گاهی از خود می‌ پرسید کدام یک وحشتناک تر است؛ نشانه های گذر عمر یا نشانه های گناه؟!…

بریده کتاب(۲):

۳-ص۵۲
دوست دوریان خطاب به او:
-پسر جان هیچ زنی نابغه نیست! زن ها جنسی زینتی اند. هرگز حرفی ندارند بزنند اما حرفشان را به طرزی دلنشین می‌ زنند.
از نظر هم صحبتی با آنها در تمام لندن فقط پنج زن پیدا می شه که می‌ شه با آنها حرف زد!

مرتبط با کتاب تصویر دوریان گری

بهتر بخوانیم….

خرید کتاب تصویر دوریان گری:از مجموعه رمان های جاویدان (جلد سخت )

بیشتر ببینیم…

خواننده آمریکایی: فهمیدم که آسیب پذیرم و زن با مرد فرق می کند.

 

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *