نقد کتاب گوژ پشت نُتردام

نقد کتاب گوژ پشت نُتردام

نویسنده کتاب: ویکتور هوگو

نویسنده کتاب گوژپشت نتردام، ویکتور هوگو، از بزرگترین نویسندگان فرانسوی است. معروف ترین کتاب او بینوایان است. آیت الله خامنه‌ای درباره کتاب بینوایان می‌فرمایند: “من می‌ گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان‌ نویسی، در عالم کتاب‌ نویسی. واقعاً یک معجزه است…

زمانی که جوان‌ ها زیاد دور و بر من می‌ آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته‌ ام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعه‌ شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.”

خلاصه:

رمان گوژپشت نتردام، داستان یک دختر رقاص است به نام اسمرالدا. کولی‌ ها او را در کودکی از مادرش دزدیده بودند و به جایش یک پسر گذاشته بودند. پسری گوژپشت، بسیار زشت، تک چشم و وحشتناک که کشیش او را بزرگ می‌ کند و ناقوس‌زن کلیسای نوتردام می شود.

مادر اسمرالدا پس از دزدیده شدن دخترش از غصه دیوانه می‌ شود و خودش را در یک اتاق کوچک در خانه ای که پنجره ای رو به بیرون داشته، محبوس می کند، هیچ‌ جا نمی رود، فقط گریه و نفرین می‌کند. (در این داستان کاملاً فرهنگ و ادبیات فرانسه را می‌ خوانید.)

دختر کولی بزرگ و زیبا می شود و در خیابان‌ ها با رقصش جلوه‌گری می‌کند. یکی از سرداران نظامی دختر کولی را می‌ بیند و از او خوشش می آید، اما قصد ازدواج با او را ندارد. دختر کولی هم عاشقش می‌ شود و با هم در یک ساختمان قرار می‌ گذارند. از طرف دیگر، کشیشی که گوژپشت را بزرگ کرده بوده هم عاشق دختر کولی می شود. کشیش رد دختر را می‌ زند و به سروان می رساند اما نهایتا سروان را می‌ کشد و قتل به گردن دختر می افتد. دختر را برای اعدام به شکنجه‌ گاه روح می‌ برند. (در داستان، شکنجه‌ گاه روح را جای وحشتناکی ترسیم می‌ کند.) کشیش دختر را نجات می‌ دهد و از او می‌خواهد که تن به خواسته‌اش بدهد. چون دختر نمی‌پذیرد او را به جوخه اعدام می‌سپارد. موقع اعدام اسمرالدا، گوژپشت نتردام او را می دزدد و در کلیسا نگهداری می کند. کولی‌ ها برای نجات دخترشان می آیند. اما گوژپشت که خیلی وحشی و شر بوده، فکر می‌ کند برای کشتن او آمده اند، به همین دلیل جنگ راه می‌ اندازد.

نهایتا برای بار دوم که می‌ خواهند دختر را اعدام کنند، این‌ بار کشیش او را فراری می‌ دهد. به امید اینکه دختر او را بپذیرد که باز هم جوخه اعدام را انتخاب می‌کند.

در این‌ بین آن زنِ اتاقک نشین متوجه می‌ شود اسمرالدا، دخترش است. نظامی‌ ها جمع شده بودند که اسمرالدا را اعدام کنند، دختر پانزده-بیست ساله را! دختر را پیدا می‌ کنند و می‌ گویند جن در وجود اوست و خبیث است و او را اعدام می‌ کنند و مادر که پای دار بوده می‌ میرد.

نقد:

گوژپشت نتردام فرهنگ اروپا را خیلی خوب به تصویر می‌کشد.

تاریخ همیشه ذهن‌ها را روشن می‌کند یک تفاوت اساسی کتب رمان نویسندگان پیشین با الان همین است، آن‌ها تاریخ را هم به رشته تحریر درمی‌آوردند که یکی از این نویسنده‌ها ویکتور هوگو است که شاید همه با خواندن گوژپشت نتردام متوجه حقیقت شوند. مثلاً شکنجه هایی که توصیف می کند نشان دهنده منش تربیتی و اندیشه ای نه تنها سیاست داران که منصب داران است. هم چنین ادبیات اجتماعی مردم با یکدیگر و ادبیات حکومت با مردم را در طول خواندن این کتاب می بینند. ادبیات عامه و خاصه مردم و حتی اندیشه دینی و صاحبان ترویج دین در اروپا را که آنها را هم در سطح خودشان نشان می دهد. کتاب‌ های دیگری هم هستند که چهره واقعی غرب را بیان می کنند، مثل کتاب “آخرین پدرخوانده”. این کتاب را هم بخوانید و بر آن حاشیه بزنید.

 

 

 

 

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *