داستان، در مورد یک مجاهد قدیمی است که یکی از دوستانش که الان از سران داعش است از او برای کشتن شیعیان(رافضی ها) و نا امن کردن ایران، کمک می خواهد. این مجاهد افغان، نیاز به پیوند کبد دارد و بخاطر اینکه به او قول داده اند تمام هزینه های پیوند را بپردازند، حاضر می شود به ایران بیاید و کار اطلاعاتی انجام دهد. این سر کرده داعشی از جوانی خواهان خواهر مجاهد افعانی است، در این بین اتفاقاتی می افتد که ماجرا را جالب تر می کند.
نقد و بررسیها0
هنوز بررسیای ثبت نشده است.