کتاب سرود کریسمس : هم انیمیشن آن دیدنی ست هم کتابش خواندنی… بشدت توصیه می شود

کتاب سرود کریسمس : هم انیمیشن آن دیدنی ست هم کتابش خواندنی... بشدت توصیه می شود

کتاب سرود کریسمس
نویسنده: چارلز دیکنز
مترجم: محسن سلیمانی
انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه

بریده کتاب:

اسکروج در آسمان انبوهی از ارواح را دید که این طرف و آن طرف سرگردانند و گریه می‌ کنند و می‌ روند.
هر کدام از آنها زنجیری به دست و پا داشتند، همگی گریه می کردند چون خیلی دلشان می‌ خواست به مردان و زنان آشنا‌یشان کمک کنند اما نمی‌ توانستند.

بریده کتاب(۲):

دو‌ مرد وارد دفتر اسکروج شدند، یکی از آن ها گفت: «ما همیشه در این فصل شاد سال (کریسمس) سعی می کنیم کاری برای فقرا بکنیم، آخر در این موقع از سال خیلی به آن ها سخت می گذرد. هزاران نفر دارند از سرما یخ می زنند، غذا برای خوردن ندارند و خیلی ها خانه و‌ کاشانه ندارند. ما داریم پول جمع می کنیم تا برای نیازمندها کمی خوراکی بخریم.
شما چقدر پول می دهید آقای اسکروج؟»
اسکروج گفت: «هیچی! من موقع کریسمس حتی خودم را هم شاد نمی ‌کنم!»

بریده کتاب(۳):

روح مارلی (تنها دوست اسکروج) گفت: «هر کسی باید در زمان زنده بودنش با آشنایان خود رفت و آمد کند و در غم و شادی های آن ها شریک باشد. اما اگر کسی در زندگی این کارها را نکرده باشد، پس از مرگ روحش باید شاهد غم ها و شادی هایی باشد که دیگر نمی تواند در آنها شریک باشد.»
اسکروج در حالی که از ترس می ‌لرزید گفت: «اما چرا، چرا تو را زنجیر کرده اند؟»
روح گفت: «این ها زنجیرهایی است که وقتی زنده بودم با دست خودم درست کرده ام.
می خواهی بدانی اندازه زنجیرهای تو چقدر است؟
شب کریسمس هفت سال پیش (که من مردم) زنجیرهای تو هم وزن و هم اندازه زنجیر من بود، اما از آن موقع تاحالا، زنجیرهای تو سنگین تر و بلندتر شده است.»

مرتبط با کتاب سرود کریسمس 👇🏻👇🏻👇🏻

بیشتر بخوانیم..
کتاب کلبه ی عمو تام : پیشینه ی عجیب یک کشور مدعی آزادی در برده داری

بیشتر ببینیم…
کتاب سه دقیقه در قیامت

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *