کتاب مریم شفا گرفت
نویسنده: علی اکبر بیوراه
انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی
معرفی:
حرم مطهر امام رضا «علیه السلام» همیشه محل امنی است برای دل های بی قرار، اما جدای از حال بزرگترها، کرامت حضرت سلطان برای دنیای کودکان هم منحصر به فرد است. محیط امنی که در عین حس آرامش برای بزرگترها می تواند پر جنب و جوش ترین و جذاب ترین فضای دنیای کودکان را رقم بزند. این کتاب حس و حال نازنین کوچولو را خیلی لطیف و شیرین بیان می کند و فضای حرم را از زاویه دید زیبای یک کودک ارایه می دهد. شیرینی خواندن این داستان را به کودکانتان هدیه دهید.
بریده کتاب:
کبوتر سفید، همینجوری زل زده بود توی چشم های نازنین کوچولو. نازنین کوچولو هم داشت یک ریز حرف می زد:
تو چطوری می پری؟
کبوتر سفید سرش رو کج کرد و باز هم زل زد توی چشم های دخترک، انگار می گفت: داری گم می شی! مامانت کو؟
بریده کتاب(۲):
نازنین میخواست بپرسد که امام غریب یعنی چه، اما اصلاً حال مامان مریم خوب نبود. توی دلش برای مریم دعا کرد و گفت: خداجون! به خاطر امام رضای غریب مریم جون رو خوب کن! خداجون! کمک کن مامان من هم پیدا بشه.
دلش سوخت. با خودش گفت خداجون! اول مریم خوب بشه، بعد هم مامان من پیدا بشه.
مرتبط با کتاب مریم شفا گرفت 👇🏻👇🏻👇🏻
بیشتر بخوانیم…
کتاب چهره مهربان : داستان شیرینی از مهربانیِ امام مهربانی ها
بیشترتر بخوانیم…
کتاب زیر آفتاب داغ: یک داستان زیبا برای انتخاب مسیری درست