خرید کتاب مادر شمشادها: داستانی واقعی که قلبتان را تسخیر میکند

خرید کتاب مادر شمشادها:

بریده:

هرچند که دیدارمان به قیامت افتاد، اما من از داشتن تو خرسندم وراضی .
مخصوصا از جمله ی آخرت که پیش از شهادتت به مأمورها گفته بودی؛ «ما که می رویم و راحت می شویم ،شما به فکر خودتان باشید .
به پدر و مادرم بگویید که فرزندتان مسلمان شهید شد .

*****

از دور مزارت را نشانم می دهند . دو نور افکن بالای قطعه ای که تو در آن جا آرمیده ای روشن است .
یادحرف آن روزت می افتم که گفتی من هرجا دفن شوم آن جا از نور روشن می شود .
چقدر این جا روشن است .

بیشتر با این کتاب آشنا شوید..