کتاب عمو قاسم نویسنده: محمدعلی جابری انتشارات کتابک بریده کتاب: بعداز مرگ مادر سردار، یکی از دوستانش به او گفته بود: " مادرت را در خواب دیدم و او به من گفت: به پسرم بگو به پدرش تلفن بزند. " ...
کتاب کوه مرا صدا زد نویسنده: محمدرضا بایرامی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: هنوز اولین پیچ را پشت سر نگذاشته ایم که یکهو صدای زوزه ی کش داری، در دشت برف گرفته می پیچد. بی اختیار رو بر می گردانم. ...
کتاب گردان قاطرچی ها نویسنده: داوود امیریان انتشارات کتابستان معرفت بریده کتاب: یوسف با صدای آهسته رو به آقا ابراهیم گفت: دستت درد نکنه آقا ابراهیم. خوب ما رو فیلم ملت کردی. آقا ابراهیم با قیافه حق به جانب گفت: ...
کتاب جزیره خرگوش ها نویسنده: سیدحسن حسینی انتشارات عهد مانا بریده کتاب: یک روز که قهوه ای حوصله اش سر رفته بود، تصمیم گرفت به مزارع هویج خرگوش ها سری بزند. به هر مزرعه که می رسید، با خرگوش ها ...
شاهنامه - قصه های شیرین ایرانی ۱۹ نویسنده: سعید بیابانکی انتشارات سوره مهر بریده کتاب: کاووس شاه، نامه ای به رستم نوشت. در نامه چنین آمده بود: «ای رستم، بدان که پهلوانی نامدار از ترکستان با سپاهی بزرگ به ایران ...
کتاب خاطرات یک دست نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری انتشارات جمال معرفی: کتاب خاطرات یک دست ۱۶ حکایت از زندگی پیامبر مهربانی هاست که از زبان دستان حضرت بیان می شود این کتاب افزون بر توجه دادن کودکان به اخلاق نیک ...
کتاب خارجی مادر نویسنده: لیوبا ورونکوا مترجم: فاطمه زهروی بریده کتاب: -ص۸ جبههی جنگ از دهکده «نیچو» دور بود. مردم دهکده نمی توانستند صدای غرش توپ ها را بشنوند. نمی توانستند هواپیماهایی را که آتش گرفته بودند در آسمان ببینند ...
کتاب پلاک ۶۱ نویسنده: هادی خورشاهیان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بریده کتاب: چند سال است عکس مرتضی را قاب گرفته ام، گذاشته ام روی طاقچه. روزی پنجاه بار نگاهش می کنم و می پرسم خیلی برایت سخت ...
پرواز با پاراموتور را دوست دارم نویسنده: علی آرمین انتشارات جمکران خلاصهکتاب: کتاب پرواز با پاراموتور را دوست دارم، راجع به پسری است که پدر و مادرش را از دست داده است. پدرش تعمیرکار پاراموتور بوده و پسرِ قصه ما ...
کتاب جاسوس نویسنده: محمدرضا سرشار انتشارات سوره مهر بریده کتاب: وقتی رفتم توی اتاق، بابا را ناراحت و گرفته دیدم. داشت با مادربزرگ حرف میزد. فکر کردم کمی صبر کنم، ببینم اوضاع از چه قرار است. آن وقت خبر را ...
کتاب عمو سبدی انتشارات سوره مهر نویسنده: حبیب غنی پور بریده کتاب: کت و شلوار تمیزی به تن داشت و سبد چهارگوش و زنبیل مانندی هم در دستش بود. چشمان مرد غریبه و صورت خندانش بسیار آرام بود. سنگین راه ...
کتاب پولینانویسنده : آنا ماریه ماتوتهمترجم: محمد قاضی بریده کتاب: تا به حال شهری را در ساعت پنج صبح دیده اید؟شهر در ساعت پنج صبح واقعا چیز عجیبی است! بریده کتاب(۲): ۵-ص۳از آشپزخانه همیشه بوی خوبی می آمد.آتش، رنگ سرخ ...
کتاب ماروسیانویسنده: پی. بی استالانتشارات محراب قلمترجمه: مهدی ضرغامیان بریده کتاب: ص۹در روزگار گذشته، سرزمین اوکراین جمهوری مستقلی بود که با ترک ها در جنگ بود… در آن هنگام اوکراینی ها برای حفظ استقلال خود ناچار بودند در چهار جبهه ...
کتاب سوگند مقدسنویسنده: محمود حکیمیانتشارات محراب قلم بریده کتاب: سعی کردم وحشتم را بروز ندهم. رطیل های کینه ای؟ نام آنها را نشنیده ام. می گویند که این نوع رطیل خطرناک ترین رطیل های دنیا هستند و زهر آنها چنان ...
کتاب شکفتن سهم توستنویسنده: داود حسینی، علیاحمد پناهیانتشارات: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) بریده کتاب شکفتن سهم توست : نوجوانی که برای اوقات فراغت و حتی ایام زندگی خود برنامه ریزی دارد، از عزت نفس بالایی برخوردار است. ...
کتاب طاغوت نویسنده: محمود حکیمی انتشارات به نشر بریده کتاب: به سرعت بیرون رفت و با یک کاسه سوپ دیگر بازگشت. احساس می کردم بدنم گرم شد. نگاهی به کشیش انداختم و با اشاره سر از او تشکر کردم و ...
یتیمان کوفه بر شانه آفتاب نویسنده: محمدصادق موسوی گرمارودی انتشارات قدیانی بریده کتاب: اباذر آمد. خسته، بی رمق، تشنه، غبارآلود. با ته مانده ی قدرتش خودش را ایستاده نگه داشت و سلام کرد و به چهره ی مقدس نبوی نگریست. ...
کتاب فرزندان ایرانیمنویسنده: داوود امیریانانتشارات سوره مهر بریده کتاب: اتوبوس ها از جا کنده شدند و ما از پادگان بیرون رفتیم.رحیم اتوبوس را رو سرش گذاشته بود. هرچه شعر آبکی بود، می خواند و ما را مجبور می کرد جواب ...