کتاب نیمه دیگرم : از من بودن تا ما شدن ( مهارت های انتخاب همسر)

کتاب نیمه دیگرم
نویسنده: محسن عباسی ولدی
انتشارات آیین فطرت

بریده کتاب:

ازدواج که فقط دیدن و پسندیدن نیست. نه، اصلا فقط دیدن و پسندیدن است! اما دیدن که فقط با چشم نیست. نه، اصلاً دیدن هم فقط کار چشم است. اما چشم که فقط اینهایی نیست که زیر ابروات جا خوش کرده اند. مگر بُرد نگاه این چشم ها چقدر است که می خواهی همسفرت را با اینها ببینی و بپسندی؟
عقل هم برای خودش چشمی دارد، به کارش اگر بیندازی، حتی به چشم سرت، درست دیدن را می آموزد. خیال نکن اگر چشم عقلت را باز کردی، پایش را می گذارد روی دلت. عقل خودش معلم کلاس عشق است.

چشمش را باز کن تا به دلت درست عاشق شدن را یاد بدهد. چشم عقل را که می بندی، فقط به عاشق شدن فکر می کنی. چشم عقل را که باز می کنی، او عاشق شدن را کنار عاشق ماندن می بیند.
اما تو که عقل کل نیستی، چشمان عقلت را هم که تا آخر باز کنی، باز هم نمی توانی همه جا را ببینی. پس یادت باشد که از چشم های بازی که پاک هستند استفاده کنی، چشم هایی که دنیا را خوب دیده اند و بُرد نگاهشان چند قدمی بیشتر از توست و از حرص و حسد پاک اند و نگاهشان بند زمین نیست.

اگر خودت را بند زمین نکنی و چنگ بزنی به ریسمانی که مهربان، از آسمان فرستاده تا ما اهل زمین نمانیم، عقد تو هم در آسمان ها خوانده می شود، برای فرشته ها نامه دعوت نوشته می شود و میزبان جشن تو، می شود خود خدا باشد.
انتخابت آسمانی باد.

بریده کتاب(۲):

مشکل اصلی خیلی از دختران و پسران این است که قبل از انتخاب همسر، خودشان را انتخاب نکرده اند.
می گوید: این دیگر از همان حرف هاست! «انتخاب خویش» یعنی چه؟
می گویم: تا حالا فکر کرده ای که در زندگی، به دنبال چه می گردی؟
می گوید: خب معلوم است، به دنبال یک زن خوب؛ برای یک زندگی خوب.
مچش را همین جا می گیرم و می گویم: زندگی خوب یعنی چه؟

کمی به فکر فرو می رود و می گوید: زندگی خوب؟! بالأخره دو لقمه نان باشد که بخوری و سقفی که زیرش بخوابی و…
حرفش را قطع می کنم و می گویم: حتما بعد از چند سال هم یک صندلی تاشو بگیری و عصرها کنار خانه بنشینی و منتظر حضرت أجل؟

ادامه می دهم: جدی جدی، تا به حال فکر نکرده ای که در زندگی به دنبال چه می گردی؟ اصلا به چه دل خوشی هایی زندگی می کنی؟ به چه عشقی نفس می کشی؟
می گوید: اینها چه ربطی به مسئله ازدواج دارد؟ حالا من به دنبال هر چه که بگردم!
می گویم: پس خوب گوش بده.

انتخاب خویش، یعنی انتخاب هدف زندگی؛ یعنی انتخاب مسیر زندگی؛ یعنی انتخاب آن چه بهانه نفس کشیدن ماست. هر کسی، چه پسر و چه دختر، باید کسی را برای زندگی انتخاب کند که او هم در زندگی، به دنبال همان چیزی بگردد که خودش به دنبال آن می گردد؛ در زندگی چیزهایی برایش مهم باشد که برای خودش اهمیت دارد.  بریده کتاب نیمه دیگرم

بریده کتاب(۳):
از این که به «کجا» نرسیده اید، ناراحت می شوید؟ برای این که این پرسش ها کمی ملموس تر شود، دو مشخصه برای دل خوشی یا همان «هدف» بیان می کنم.
هدف زندگی، آن چیزی است که زندگی انسان را تفسیر و مدیریت می کند. “تفسیر می کند” یعنی انسان به امید داشتن یا به دست آوردن آن زندگی می کند؛ و “مدیریت می کند” یعنی انسان برنامه های زندگی خود را به گونه ای می چیند که به آن برسد و اگر آن را دارد، از دست ندهد. اگر به کسی که تمام دل خوشی اش پول است، بگویی: «چرا به بستگانت سر نمی زنی؟»، می گوید: «مگر در صله ارحام پول هم هست؟» این فرد وقتی پول دارد، امید به زنده بودن دارد؛ اما وقتی احساس فقر می کند، علاقه ای به ادامه زندگی ندارد.
هر گاه که این پرسش را خوب برای مخاطبان باز کرده ام، معلوم شده که بسیاری از آنها دل خوشی و هدف مشخصی برای زندگی ندارند؛ به شدت «اکنون زده» هستند و امروز را به امید فردا طی می کنند.
قبل از این که در باره شریک زندگی ات فکر کنی، باید ببینی در زندگی، به دنبال چه چیزی هستی و به کجا می خواهی برسی؛ دل خوشی هایت چیست و چه هدفی در زندگی داری، تا بتوانی کسی را انتخاب کنی که او هم با تو در هدف و دل خوشی ات، اشتراک داشته باشد.
بریده کتاب(۴):

پله دوم: عکسش را بکش، اصلش را پیدا کن.
قبل از انتخاب همسر، پیش از آن که شخصی را که نیمه دیگر توست پیدا کنی، با مداد معیارهایت، عکس شخصیتش را بکش.
راستی، مداد معیارهایت را تراشیده ای؟

بریده کتاب نیمه دیگرم

 

بریده کتاب(۵):

عقــل خــودش معلــم کلاس عشــق اســت. چشــمش را باز کــن تــا به دلت درســت عاشــق شــدن را یاد بدهد. چشــم عقــل را که می بنــدی، فقط به عاشــق شــدن فکر می کنی؛ چشــم عقــل را که باز می کنی، او عاشق شدن را کنار عاشق ماندن می بیند…

بریده کتاب(۶):

بسیاری از ما سرانجام، در طول زندگی هدفی برای خود پیدا می کنیم. اما اگر یافتن این هدف، پس از ازدواج اتفاق بیفتد، خطرناک است؛ زیرا امکان دارد همسر ما، که حالا شریک زندگی مان شده، این هدف را به عنوان دل خوشی خود در زندگی انتخاب نکرده باشد.
چه قدر اشتباه می کنند کسانی که با قانون «باری به هر جهت» به سراغ ازدواج می روند و هدف زندگی را بیش از آن که یک مسئله کاربردی بدانند، مسئله ای نظری می انگارند و میان آن و زندگی مشترک ارتباطی نمی بینند.
بنا بر آن چه گفته شد، رسیدن به مرحله ای از ثبات شخصیت برای ازدواج، لازم و ضروری است. کسی که هنوز هدفی ثابت برای زندگی خود انتخاب نکرده، به ثبات شخصیت نرسیده و به همین دلیل، نمی تواند در ازدواج تصمیم محکم و قابل اعتمادی بگیرد. کمی درباره مشکلاتی که در زندگی های اطراف خود می بینید، تأمل کنید. آیا تعداد قابل توجهی از این مشکلات، ریشه در تفاوت دغدغه های زن و شوهر ندارد؟ اگر اندکی به حقیقت زندگی مشترک، که همراهی در مسیر زندگی است، توجه کنیم، خواهیم پذیرفت که “انتخاب خویش” تا چه اندازه در “انتخاب همسر” تأثیرگذار است.

 

بریده کتاب(۷):

ما در اسلام، سنت خوب فراموش شده ای داریم که کمتر کسی به آن توجه جدی دارد: مشاوره. مشاوره یکی از اصولی است که پیشوای عقل و حکمت است. امیر مؤمنان علی(ع) در باره آن می فرماید: “هیچ پشتوانه ای، مثل مشورت کردن نیست”.
چه خوب است که در مسئله ازدواج، این سنت را پیاده سازی کنیم.
صفحه ۱۰۳

مرتبط با کتاب نیمه دیگرم

بیشتر بخوانیم…
کتاب سین جین های خواستگاری : پاسخی به دلشوره های انتخاب همسر

بیشتر ببینیم…
موشن_گرافیک ( ازدواج) قسمت اول: تجرد قطعی

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *