کتاب سیاه و سفید سرزمین من : پهلوی ها را باید بشناسی تا کلاه سرت نرفته است…

کتاب سیاه و سفید سرزمین من
نویسنده: هادی قطبی
انتشارات بهار دلها

معرفی:

همسر امام مي گفتند:”من شصت سال با امام زندگي کردم ولي نديدم که ايشان يک معصيت بکنند، در عين حال به ما اصلاً سخت گيري نمي کردند، فقط نصيحت مي کردند و هميشه به ما مي گفتند: سعي کنيد گناه نکنيد، اگر نمي توانيد ثواب کنيد، سعي کنيد لااقل معصيت نکنيد.

بریده کتاب:

زماني، طبق دستور رضاشاه به تمام پادگان ها بخشنامه شد که فرماندهان حق ندارند به سربازان فحش بدهند. فرمانده ي لشکرسرلشکر بوذرمهري بود. ولي بلافاصله به محض دريافت بخشنامه دستور داد شيبورافسرش بنوازند. وقتي تمام افسران لشکرجمع شدند، بوذرمهري بخشنامه راخواند و درتوضيح گفت: از امروزهر پدرسوخته اي که به سربازان فحش بدهد، دستورمي دهم پدر قرومساقش را جلوي روي سربازان دربياورند. فهميديد! برويد گورتان راگم کنيد. ص 28

بریده کتاب(2):

پروين غفاري-معشوقه شاه- در خاطراتش درباره ي روحيه مذهبي شاه مي نويسد: شاه به هيچ وجه روحيه ي مذهبي و اعتقادي نداشت و تمام دعاهايي که بعد ها در کتاب هايي که به نام او مي نوشتند و حاکي از ارتباط معنوي او با اولياء بود. دروغ محض بوده است. در تمام دوراني که من او را مي شناختم، هيچ گاه نديدم که او نماز بگذارد يا روزه بگيرد. آخر چگونه شاهي که هر شب تا دير وقت سرگرم زن بارگي و مشروب خوارگي بود، به دين و خدا فکر کند! صفحه65

بریده کتاب(3):

به اعتراف خود پهلويي ها، در دوران پهلوي به خصوص رضا شاه، بعد از ساعت8 شب کسي ضامن امنيت نبود…درباره ناموس مردم، هيچ ضمانتي وجود نداشت و وقتي شاه يا اطرافيان وي شکار دختر مي کردند، از ديگران چه انتظاري مي رفت؟.صفحه59

بریده کتاب(4):

مقام معظم رهبري درباره اوج وابستگي و عدم پيشرفت علمي ايران در زمان رضا شاه پهلوي فرمود:”باور کنيد در کشور ما دسته بيل وارد مي کردند. سوزن خياطي وارد مي کردند. انواع و اقسام خوراکي ها وارد مي کردند. انواع و اقسام محصولات صنعتي وارد مي کردند. همه چيز مصرفي بود!صفحه172

مرتبط با کتاب سیاه و سفید سرزمین من 👇🏻👇🏻👇🏻

بیشتر بخوانیم…
من محمدرضا ۲۲سال دارم: زندگی نامه آقای شاه از زبان دوست صمیمی اش.

بیشتر ببینیم…
کمی شناخت بیشتر با تماشای چند کلیپ