کتاب سفر بیستم : طالب آرامش محض هستی، خودت را برای مسیرش آماده کن…

کتاب سفر بیستم : طالب آرامش محض هستی، خودت را برای مسیرش آماده کن...

کتاب سفر بیستم
نویسنده: نرجس شکوریان فرد
انتشارات عهد مانا

معرفی:

خسته شده بودم. ته ذهن و دلم آشوب بود. نمی‌ دونستم باید چه کار کنم. فکر می‌ کردم اطرافیانم، نگرانی‌ هاشون، علاقه‌ هاشون، واقعی نیستند.
دلم‌ می‌ خواست یکی رو پیدا کنم‌ که باهش حرف بزنم، از دغدغه‌ هام براش بگم. اون هم با نگاه و حرف‌ های قشنگش آرومم کنه.
این کتاب فردی رو بهم معرفی کرد که یک ساعت حرف زدن باهش، ارزش کلی تلاش و سختی رو داره‌. چون آرامشم باهش تضمینه…

بریده کتاب:

دل على خون بود از فشار حکومت ظالم و شیعیانی که آماده یاری صاحب‌ الامر نبودند. مردم ظلم می دیدند و طالب دیدن امام نبودند و علی هم انگار که لایق نبود و برای بار ششم، خسته و دل شکسته از حج برگشت. اما حالش را امام صادق(ع) خوب می کرد با این کلامشان که فرموده بودند:
– نزدیک ترین حال شیعیان به خدا و رضایت خدا، وقتی است که حجت خدا را پیدا نمی کنند، اما باز هم باور دارند که حجت خدا و عهدی که با او دارند از بین نرفته و نمی رود. شب و روز انتظار
فرج دارند…
ص ۳۰

بریده کتاب(۲):

على بغض داشت از حرف هایی که درباره امامش می شنید و تنها کلام امام صادق(ع) یادش می افتاد که:
– در حالی که زمانه هنوز چندان نگذشته از غیبت او، عده ای می گویند که او مرده! در کجاست اگر هست؟ و بین شیعیان اختلاف ایجاد می شود!
و علی میان این همه تردیدها ایستاده بود محکم و یاد امام را زمزمه می کرد میان شیعیانی که…
ص ۲۹

بریده کتاب(۳):

باید می رفت، باز هم باید می رفت، همه دیدند علی برای بار پنجم راهی شده است. على خودش نبود که راهی می شد. راهی اش می کرد دل وامانده و کلام های به جامانده از زبان عمو علی و پدرش که هر چه بیشتر می خواند، تشنه تر هم می شد… خصوصا درباره قیام قائمی که علی برای قد و قامت امامش مدام صدقه کنار می‌ گذاشت.
ص ۲۸

بریده کتاب(۴):

اگر چه سال سوم هم چشمش امام را ندید، اما همین تعریف ها بود که دل او را در سختی های غیبت امام گرم نگه می داشت. این روزها، غیبت امام شده بود محل تاخت و تاز همین آدم های مدعی که خودشان را امام می نامیدند و علی برای مردم زمزمه می کرد کلام امام صادق(ع) را که: سه کس هستند که خدا در روز قیامت با آنان صحبت نمی کند و آنها را پاک نمی کند و برایشان عذاب دردناکی است:
-کسی که مدعی امامت از جانب خدا شود در حالی که خدا او را امام قرار نداده است؛
-کسی که امامی را که خدا منصوب کرده انکار کند؛
-و سومی هم کسی که این دو تا را مسلمان بداند.
ص ۲۵

مرتبط با کتاب سفر بیستم

بیشتر بخوانیم..
امام من: داستان هایی کوتاه و جذاب برای آشنایی بیشتر با امام…

بیشتر ببینیم…
سال نو یعنی تو..

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *