کتاب سفری که پرماجرا شد : بیان روایت مهم غدیر با زبانی شیرین و کودکانه

کتاب سفری که پرماجرا شد : بیان روایت مهم غدیر با زبانی شیرین و کودکانه

کتاب سفری که پرماجرا شد
نویسنده: بنفشه رسولیان
انتشارات مهرستان

بریده کتاب:

-حنیف،کجا بودی؟پدرم باهات کار داره! با من؟چی کار داره؟
_نمی دونم ولی اینو می دونم که کارش خوبه؛ چون صورتش مهربون بود.

بریده کتاب(۲):

“طاهره تو می دونی این همه آدم برای چی اومدن؟
راستش پدرم می گه قراره همه شون با ما بیان مکه.
_حنیف اخم هایش را درهم می کشد ومی گوید:
با ما بیان مکه؟خوب خودشون برن دیگه؟!

بریده کتاب(۳):

“بچه ها بچه ها! شعرجدیدی یاد گرفتم بیاین براتون بخونم.”
حنیف می گوید: ای بابا، تو این گرما چطوری میخوای شعر بخونی؟”
همین دیگه آفتاب زیاد به کله اش تابیده! حالا بخون ببینم…

مرتبط با کتاب سفری که پرماجرا شد 👇👇👇

بیشتر بخوانیم…
کتاب بچه ها غدیر : داستان آخرین حج پیامبر و واقعه غدیر خم اینبار از زبان دو کودک…

بیشترتر بخوانیم..
کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *