روزگاران (کتاب پزشکان) : قصه ی مردان مدرک دار متخصص و البته متفاوت

روزگاران (کتاب پزشکان) : قصه ی مردان مدرک دار متخصص و البته متفاوت

روزگاران (کتاب پزشکان)
نویسنده: سروش زنگنه
انتشارات: روایت فتح

معرفی:

بعضی ها وقتی به مدرک و پول و شهرت می رسند، دیگه خدا رو بنده نیستند، خودشون هستند و دنیاشون؛
قصه ی مردان مدرک دار متخصصی که متفاوت از هم سلفی هاشون بودند، حتما خواندنی ست…

بریده کتاب(۱):

(بهتر)گفتم: این خونریزیش خیلی شدیده، خون می خواد .
ـ خون نداریم این جا.
ـ من نمی دونم، ولی این، این جوری یک ساعت هم دوام نمیاره.
ـ حالا گروه خونیش چی هست؟
ـ A
ـ بذار ببینم چه کارش می تونم بکنم؟
شده بودیم بانک خون. من گروه خونیo، علیA، مرتضیAB
رنگ همه مان گچ
ص ۳۷

بریده کتاب(۲):

تو جا نبود. زدم بیرون. ظلمات بود. پشت بهداری چند تا سیاهی روی زمین دراز کشیده بودند. بی صدا دراز کشیدم. بلند که شدم آفتاب زده بود. دور و برم کلی جنازه ی ایرانی و عراقی دراز به دراز افتاده بودند.ص ۲۹

بریده کتاب(۳):

یکی را آوردند طرف های چهار راه سیروس. چاقو خورده بود. انترن کشیک بخیه زد، پانسمان کرد، مرخصش کردند. همۀ این ها یک ربع هم نکشید! رزیدنت سال بالا چهار شاخ مانده بود.
گفت: خوب دستش تنده ها.
گفتند: جبهه بوده.
ص ۱۰۰

بیشتر..
کتاب روزگاران(بانوان آزاده): خاطرات شنیدنی ۴ دختر ایرانی که در اسارت فرمانده زندان بغداد را ذله می کنند.

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *