دلبستگی در سال های سخت : روایتی از زندگی پر پیچ و خم شهید آیت الله حسین غفاری

دلبستگی در سال های سخت : روایتی از زندگی پر پیچ و خم شهید آیت الله حسین غفاری

دلبستگی در سال های سخت
نویسنده: علی الله سلیمی
انتشارات سوره مهر

خلاصه:

این کتاب روایتی داستانی از زندگی پر پیچ و خم شهید آیت الله حسین غفاری است.

بریده کتاب:

رئیس دادگاه پرسید: نظر شما درباره اعلی حضرت همایون شاهنشاهی آریامهر چیست؟
آیت الله غفاری گفت: او و پدرش هر دو با کودتا و با کمک انگلیسی ها بر سر کار آمدند. وقتی پدرش خواسته های آنها را تامین نکرد او را برداشتند و پسرش را بجایش گذاشتند. الان هم آمریکایی ها حامی شاه هستند.
رییس دادگاه با خشم داد زد خفه شو.
آیت الله غفاری با خونسردی گفت: شما واقعا می توانید مرا خفه کنید ولی با این کار واقعیت تغییر نمی کن.

بریده کتاب(۲):

مدیریت ورزش زندانیان با کمونیست ها بود و آنها هنگام ورزش هی هی می گفتند. آیت الله غفاری این شعار را بر هم زد و گفت ما هی هی بلد نیستیم. این شیهه اسب است. ما مسلمانیم و الله اکبر می گوییم.

بریده کتاب(۳):

چند روز بعد باز هم حسینی سراغ بدن مجروح آیت الله غفاری آمد.
-: آدم شده ای یا نه؟
_: عجیب است که حیوانی از انسان بپرسد آدم شده ای یا نه!

مرتبط با کتاب دلبستگی در سال های سخت 👇👇👇

بیشتر بخوانیم…
کتاب سیدمحمد حسینی بهشتی : عاقبت بخیری گنجیست که باهر مشقتی…

بیشتر بدانیم…
مختصر و مفید درباره ی آیت الله حسین غقاری

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *