از شریف تا لس آنجلس : خاطرات ۵۰۰ روز اسارت در آمریکا

از شریف تا لس آنجلس : خاطرات 500 روز اسارت در آمریکا

از شریف تا لس آنجلس
نویسنده: دکتر سید مجتبی عطاردی
انتشارات سوره مهر

بریده کتاب:

دوش گرفتن در زندان هم مکافاتی بود. چهار دوش بود برای نود نفر. همان زمانی که برای غذا یا هواخوری بیرون بودی باید دوش می گرفتی؛ حداکثر شش دقیقه. آب داغ خوب بود اما همیشه از چهار دوش یکی دوتا مشکل داشتند و روبراه نبودند. دستشویی رفتن داخل سلول هم یکی دیگر از عذاب های الیم بود. البته بعد از یکی دو روز اول، مواقعی از دستشویی استفاده می کردم که هم سلولی ‌ام «دن» داخل سلول نبود. خود او هم چون متوجه معذب بودن من شده بود عمداً بیرون می ماند و وقتی او نیازی به دستشویی داشت من از سلول بیرون می رفتم.

بریده کتاب(۲):

در این مرحله از بازجویی حالم خیلی بد شد و هوای اتاق برایم بسیار سنگین و غیرقابل تحمل بود. گفتم نمی توانم نفس بکشم، پنجره را باز کنید، برادرم را خبر کنید تا مرا به بیمارستان ببرد، حالم خوب نیست. گفتند آقای عطاردی تو هنوز متوجه نشدی، تو بازداشتی، تو نمی توانی به جایی بروی ما تو را تحت الحفظ به بیمارستان می بریم.
خواستند به من دستبند بزنند که تازه متوجه شدم جریان کاملا جدی است و من بازداشت شده ام. برای چند لحظه از حال رفتم…

بریده کتاب(۳):

وقتی دولت ایران در جریان انتقالم از زندان لس آنجلس به زندان دوبلین از من حمایت کرد و بیش از دوهزار و پانصد استاد دانشگاه در حمایت از من بیانیه ای منتشر کردند و روزنامه ها و خبرگزاری ها شروع کردند به چاپ و انتشار مطالبی در مورد دستگیری ام، هرچند روحیه ام تقویت شد، لیکن شرایط برایم کمی سخت تر و پیچیده تر شد. به عبارت دیگر آمریکایی ها تصور کردند که ماهی بزرگی به تور انداخته اند که نباید به سادگی او را از دست بدهند.

مرتبط با کتاب از شریف تا لس آنجلس 👇👇👇

بیشتر بخوانیم…
پوتین قرمزها : خاطرات آدم های متفاوت همیشه جذاب بوده و هست… این یکی نخوانده نماند.

بیشتر بدانیم…
مختصر و مفید از دکتر سیدمجتبی عطاردی

کتابدوست
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *