
کتاب: من لایحضره المدیر
نویسنده: سید علی اصغر علوی
ناشر: بسیج دانشگاه امام صادق علیه السلام
بریدهی کتاب(۱):
چه بسیار انسان های ویروسی که تا آخر عمرشان در همزیستی مسالمت آمیز با میکروب ها و ویروس ها هستند و کج دار و مریز نفسی می کشند و به فکر درمان هم نیستند، چرا که بیماری در دوران نهفتگی خود به سر می برد و بزنگاهی پیش نیامده تا بیماری جولان دهد. باید پیش از حادثه، ایمنی حاصل کرد. آری تنها راه، مراجعه به آزمایشگاه تشکیلات است. ص۴۷
بریدهی کتاب(۲):
نشر ویروس آنفلوآنزای نیویورکی، موجب می شود شخص تحت بمباران اخبار بد و منفی واقعی و غیرواقعی قرار گیرد و بعد از مدتی، ذهن افراد قالبی بگیرد که به بسیاری از کسانی که با او برخورد می کنند، به چشم افرادی عقب مانده نگاه کند، اعتقادات دینی را موجب عقب ماندگی کشور بداند و از هویت ایرانی اش خجالت بکشد. ص۵۳
بریدهی کتاب(۳):
خدا انسان را آفرید و انسان توجیه را. انسان هر گاه بخواهد شانه از زیر بار مسئولیتی خالی کند، از هر وسیله ای برای خود بهانه می تراشد؛ بهانه هایی وجیه تا امر را بر خود و دیگران مشتبه کند و شاید از این رهگذر، دهان وجدانی هم بسته شود. این بیماری جزء بیماری های مرموز دسته بندی شده است. ص۷۶
بریدهی کتاب(۵):
در مجموعه های تشکیلاتی مانند هیات، سمت هایی چون کفش جفت کردن، چای ریختن، انتظامات، پارکینگ و تدارکات، همه و همه تکراری اند، اما هر کدام نردبانی است برای رشد. از اين رو برای چای ریز چای دومی که ریخته می شود، در حقیقت با چای اولی که ریخته می شود، از لحاظ رشد دادن متفاوت است. واحد کمال هر سمتی متفاوت است. چای ریز “جرعه جرعه” و “استکان استکان” درک مقامات می کند. ص۸۷
بریدهی کتاب(۶):
دو در کردن، سر کار گذاشتن تئوریزه شده، آچار شدن، آچار کردن و… که همان “بدقولی با کلاس” است و چه داستان غم انگیزی است تغییر امروزی رذائل اخلاقی به ظاهری وجیه و باکلاس، مانند صفت پلید “دروغ” که امروزه نامش “خالی بندی حرفه ای و باکلاس” شده است، یا مانند “ریا” که اصطلاح شیک و مجلسی آن “دیده شدن کار” شده است. چه ادبیات کثیفی. چروکیده باد این ادبیات به ظاهر اتوکشیده. ص۶۸
مطالب مرتبط با کتاب من لایحضرة المدیر:
بیشتر بخوانیم…
بیشتر ببینیم…