
قیدار ، نویسنده رضا امیرخانی
بریده ای ازکتاب:
من همیشه به تصمیم اول، احترام میگذارم. تصمیم اولی که به ذهنت میزند، با همهٔ جان گرفته میشود.
تصمیم دوم، با عقل، و تصمیم سوم با ترس… از تصمیم اول که رد شدی، باقی ش مزهای ندارد… بگذار وعظ کنم برای تکهٔ تنم….
فقط به یک چیز در عالم موعظهات میکنم، تصمیم اول را که گرفتی، باید بلند شوی و بروی زیر یک خمش را بگیری… تنها یا با دیگران توفیر نمیکند. باید بلند شوی و فن بزنی…. بیچون و چرا…. بعد از فن زدن، مینشینی و به ش فکر میکنی و دور و برش را صاف میکنی….
