ملت عشق: عشق نوعی خودخواهی است.

نقد رمان

ملت عشق ، نویسنده: الیف شافاک
تا جایی که از تعریف ها و تمجیدها در عالم خوانده ایم و شنیده ایم، گفته اند: «عشق» چیزی فراتر از خودخواهی است.
تعریفی که کتاب ملت عشق عکس آن را القا می کند: «به خاطر اینکه خودت لذت ببری عاشق شو»
یعنی خودت و منِ خودت و نفسِ خودت را، عشق است.
این رمان انسان را به سمت عشق می کشاند و او را در مقابل همه می گذارد. زنی که می خواهد عاشق شود، مرد و بچه ها و یک زندگی را در نگاهش تلخ می کند.
بیست سال مشترک یک خانواده را بی مزه و بیهوده جلوه می دهد و شمس که حالت یک راهب دارد، درویش هایی که مثل راهب ها هستند را قوی و عاشق و لذت برنده.
برایم عجیب بود که بی رحمی را هم چاشنی مسلک درویشی می کند. شمس که پشت در پسرک مو قرمز را می بیند، چگونه است که ترکه خوردن ها و شکستن ۵ ، ۶ ترکه بر بدنش را می بیند و به فریادش هم نمی رسد. باید برای درویش ها پیاز خورد کند و دیگ پلوی چرب بار بگذرد …
این ها با حرف های رهبرهای دین اسلام نمی خواند. بیشتر شبیه تعالیم مسیحیت است.
القاء افکار التقاطی به مخاطب، مثل قضیه شراب و میخانه، جالب این که صاحب میخانه را دیندار معرفی می کند و مستان را صاحب تحلیل و اندیشه و سؤال.
تضادها و حرف های التقاطی کتاب و افکار مسیحی ، اسلامی اش فراوان است.
رمان ملت عشق، یک فرا رمان است. کتابی است که در قالب رمانی «عشق» مآبانه، افکار اسلامی-مسیحی نویسنده را به خواننده القاء می کند اما این که افکار نویسنده، زیر سایه ی شمس و مولانا رقم زده شود، کمی جای درنگ دارد.
مولانا و شمس اگر چه صوفی مسلک اند، مسلمان نام دارند و به تعبیر بزرگان حتی مولانا شیعه ایست که تقیه می کرده است.
نویسنده هر چه در ذهنش دارد از داشته های سبک زندگی غربی، در قالب شخصیت ها زیر مجموعه ی ۴ دستور عرفانی می آورد که در زیر و بمش نگاه، اسلامی است. اموراتی که در سرزمین های مسلمانی می گذرد می شود رمان ملت عشق.
نویسنده ی رمان یک زن اروپایی است.
نتیجه ی تمام آن افکار اسلامی و عرفانی می شود خیانت یک زن خانواده دار و با گذشت اروپایی و خیانت و فرارش از منزل با بی رحمی نسبت به فرزندان و رفتن نزد مرد نویسنده.
آنچه که رمان در دل زن زنده می کند با افکارش حاصلی وحشتناک به بار می آورد که در آخر سرگردانی و تنهایی و آوارگی زن در کشوری دیگر و دوری و بی توجهی اهل خانه اش است.
دوست دارم بدانم نویسنده اش فمینیست است یا اسلام ستیز یا طرف دار انقلاب جنسی در ایران.

کلیدواژه : ملت عشقنقد
namakketab
دیدگاه کاربران
30 دیدگاه
  • برف زمستان 28 دی 1400 / 5:23 بعد از ظهر

    سلام و خدا قوت ممنون از نقدتون که آگاهی دادین که فرصت مون رو برای کتاب های بهتر صرف کنیم.

  • زهرا 28 دی 1400 / 12:25 بعد از ظهر

    سلام ممنون بخاطر نقد جالب و کاملتون من خودم توجیه شدم ولی بقیه که این کتاب رو خوندن و بشدت مجذوبش شدت نقد رو که میگم بهشون قبول نمیکنن

  • YaAli_110 27 دی 1400 / 5:23 بعد از ظهر

    خیلی دقیق و به جا 👌 ممنون از زحماتتون و نقد های عالی که باعث میشه وقتمون رو صرف هر کتابی نکنیم .

  • Masoumeh B 19 دی 1400 / 7:29 بعد از ظهر

    با سلام
    نقد کتاب برای انتخاب کتاب مناسب برا مطالعه بسیار مؤثر است

    ممنون از زحماتتون 🍁🧡

  • Masoumeh B 19 دی 1400 / 7:27 بعد از ظهر

    سلام
    نقد کتاب واقعا در انتخاب کتاب مناسب یرای خوندن مؤثر هست

    ممنون از زحماتتون

  • نرگس 19 دی 1400 / 6:16 بعد از ظهر

    اولا تشکر بابت نقدبر ملت عشق
    واقعا لازم‌ است که این نقد براین کتاب‌ درسطح وسیعی منتشر شود تا بتوان مقداری بر فضایی که با چاپ گسترده این‌ کتاب‌ که در سال‌های اخیر صورت گرفته تغییر ایجاد کرد .

  • ق. مروی 20 آذر 1400 / 3:59 بعد از ظهر

    کتاب رو نخوندم اما از چندین نفر انسان مورد اعتماد، این رو شنیدم که با فرهنگ ما هم خونی نداره و ایرادات فراوانی بر این کتاب وارد هست. امیدوارم هرچه زودتر لابلای سطل‌های بازیافت کاغذ، محو بشه

  • مهربان 20 آذر 1400 / 3:42 بعد از ظهر

    از زمانی که ملت عشق خیلی بین عامه ی مردم محبوب شد و هر جا می رفتی بحث این کتاب بود و همه جا می فروختنش و یکجورهایی تبدیل به نماد روشنفکری و کتابخونی شده بود ، میل به خوندنش رو از دست دادم .
    ظاهرا چیز خاصی هم از دست ندادم 🙂

  • محمدنسب 20 آذر 1400 / 2:01 بعد از ظهر

    سلام.من این کتاب رو نخوندم ولی خیلی کتاب معروفیه‌
    به نظرم کتاب های معروف بعضیاشون اصلا به درد نمیخورن خیلی هم بدامدزی دارن …..
    ولی عجیبه که دنبال میکنن و کسی نمیگه خوب نیست

  • بهار 18 آذر 1400 / 3:25 بعد از ظهر

    من این کتاب را نخواندم اما از اطرافیان خیلی تعریف این کتاب را شنیدم ولی الان که نقد این کتاب را خواندم میبینم بقیه گویا ظاهر کتاب را دیده اند نه آشنایی با شمس و مولانا داشتند نه آشنایی دقیق از اسلام

  • مریم 18 آذر 1400 / 12:45 بعد از ظهر

    به نظر من این سبک زندگی را القا میکند که زن داستان تمام ویژگی های خوب خود را مثل ایثار و گذشت از دست میدهد تا به یک عشقی که درنهایت پوچ است برسد و در پایان داستان هم به آن عشق خود نمیرسد و میتوان الگوی سبک زندگی خوبی باشد

  • زهرا 17 آذر 1400 / 9:05 بعد از ظهر

    اولا تشکر بابت نقدبر ملت عشق
    واقعا لازم‌ است که این نقد براین کتاب‌ درسطح وسیعی منتشر شود تا بتوان مقداری بر فضایی که با چاپ گسترده این‌ کتاب‌ که در سال‌های اخیر صورت گرفته تغییر ایجاد کرد .متاسفانه با تحریف افکار مولانا و استفاده از کلمات و عبارات خاصی که نویسنده قلم زده سبب‌ شده که قشر زیادی از جوانان‌ ونوجوان دچار تغییر نگاه شوند.
    و بدتر از آن افرادی که خودشان را صاحب‌ فکر وفرهیخته می‌دانند وچنان‌ دم از این کتاب‌ میزنند که باید در صاحب فکربودن آنان شک کرد.
    ان شاءالله صاحبان فکر واندیشه ودلسوزان ادبیات وفرهنگ غنی‌ ایرانی اسلامی کتابی جامع ودرخور درنقد این کتاب‌ چاپ ومنتشر کنند.

  • زهرا 17 آذر 1400 / 8:52 بعد از ظهر

    واقعا لازم‌ هست نقد کتاب ملت عشق درسطح وسیعی در اختیار اهل مطالعه‌ وکتاب قرار بگیرد.
    چون‌ با نگاهی‌ به محتوای‌ کتاب‌ که نویسنده دنبال‌ کرده تا با نام مولانا و استفاده‌ از کلمات،عباراتی که بار معنایی خاصی‌ دارند ذهن خواننده‌ به ناکجاآباد ببرد.وجای تاسف است‌ که‌ درنمایشگاه های مختلف کتاب درسطوح گوناگون‌ این کتاب هم چنان‌ درسطح وسیعی منتشر می‌شود. و مع الاسف برخی هم که خود را فرهیخته و اهل‌ ادبیات ناب فارسی میدانند باچنان هیجان و شوری از این کتاب‌ سخن می‌گویند که در فرهیخته بودن‌ آنان باید شک‌ کرد

  • صمدزاده 17 آذر 1400 / 7:57 بعد از ظهر

    جادارد نقدی مفصل تر و عمیق تر بر کتاب فوق نگاشته شود تا خواننده ی کتاب، بهتر بتواند تمامی ابعاد افکار و اهداف نویسنده کتاب را دریابد.

  • فاطمه مرادی 17 آذر 1400 / 7:53 بعد از ظهر

    احسنت.بسیار جامع و منصفانه

  • فاطمه مرادی 17 آذر 1400 / 7:42 بعد از ظهر

    سلام . نقد در ادبیات فارسی گفتن خوبی ها و بدی های یه چیز هست اما اینجا ققط بدی ها رو گفته بالاخره کتابی در این سطح غیر از تبلغات رسانه ای حتما نکات خوبی هم داره حالاشاید نکته خوبش مربوط به محتوا نباشه نمیدوم چون من کتاب رو نخوندم و نمیدونم شاید روان بودن و پردازشش خوب باشه خلاصه اینکه تو نقد منصفانه حتی اگه یه خوبی و ده بدی داشته باشه همون یکی باید گفته بشه.اما این متن فقط داره بدی مطلق رو میگه

  • ناشناس 17 آذر 1400 / 7:25 بعد از ظهر

    عالی بود

  • فاطیما 17 آذر 1400 / 6:16 بعد از ظهر

    از نظر من باید نقد این رمان خیلی جاها گفته بشه چون متاسفانه خیلی از نوجوون و جوون‌های ما احتمالا بخاطر قلم این کتاب جذبش میشن و دوستش دارند بدون اینکه بدونن دارن به کجا میرن در ناخودآگاه ذهنشون.

  • خواننده 17 آذر 1400 / 5:34 بعد از ظهر

    سلام
    روز بخیر
    من یکی از دوستانم این کتاب رو خونده بود بعد که نقد نمکتاب رو بهش گفتم گفت واقعا درسته
    من وقتی این کتاب رو خونده به پوچی رسیده بودم
    و حتی یه بار فکر خودکشی هم کردم 😔

  • خادم الزهراء 17 آذر 1400 / 5:26 بعد از ظهر

    ممنون از نقد خوب و منطقی تون، این نقدر رو برای بسیاری از کسانی که تعریف این کتاب رو میکردن فرستادم

  • Fahime 17 آذر 1400 / 4:55 بعد از ظهر

    وقتی جای کتابهای خوب و نویسندگان خوب خالی باشد، دیگران با کتابها و نویسندگان ناخوب پر می کنند.

  • نرگس 17 آذر 1400 / 4:54 بعد از ظهر

    کتاب پر از ایرادات بزرگ است و چقدر بد که انقدر از آن در فضای مجازی تعریف می شود!!!

  • زینب 17 آذر 1400 / 4:52 بعد از ظهر

    نقد عالی بود برای یک نوجوان گفتم که عاشق الیف شافاک بود ازش متنفر شد و از کربلا و عشق امام حسین پرسید

  • زهرا 17 آذر 1400 / 4:49 بعد از ظهر

    سلام و خداقوت
    ممنون از نقد ابن کتاب
    من این نقد را برای یکی از دوستانم که کتاب رو خونده بود ارسال کردم و ایشون نظرشون این بود که با توجه به استقبال زیاد از این کتاب باید همانقدر گسترده هم روی نقد کار کرد

  • زهرا سامانی 17 آذر 1400 / 4:44 بعد از ظهر

    نقد بسیار درست و منصفانه بود من چند وقتی بود که اسم این کتاب رو از زبان مردم عام هم حتی می‌شنیدم و دنبال یک نقد درست و حسابی بودم و چندین نقد خوندم اما نمیتونستم افراد رو قانع کنم راجب این کتاب و موضوعش
    کاملا درست و کامل بود ممنونم🙏🏻🙏🏻

  • بهار 17 آذر 1400 / 4:34 بعد از ظهر

    خیلی کتاب مذخرفیه

  • هاجرمرادی دوست 19 خرداد 1398 / 11:04 قبل از ظهر

    هشدار: متن یازده گانه دارای اسپویل است!!!
    نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند
    نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آیین سروری داند
    هزار نکته باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند
    بیشتر کتاب بخوانیم وسپس نقد کنیم و با هم به گفتگو بنشینیم.

    قصد دارم در برابر سه راهی:۱- سکوت پیشه کردن و ۲-یا همرنگ جماعت، دمیدن به کوره‌ی تعریف‌وُتمجیدها -۳و یا بی‌خیالِ انگ خوردن و حفظ پرستیژ خود، یعنی پنبه‌زنی برخی از فیلم‌ها وکتاب ها و آدم های کذایی!!، راه سوم را بروم.
    درشروع نوشتارم، ازتشابه چهارگانه آدم ها و فیلم ها و کتاب ها وغذاها برایتان می نویسم.کتاب«ملت عشق»مانندبعضی از کتاب ها،اشتباهات زیادی دارد و مثل بعضی آدما بی خودی تبلیغ شده است وشبیه به دسته ای از فیلم هایی است که در وصفش می گویند برای ندیدن است!!…..و بالاخره مانند لیوان های سس و سالاد کلمی است که در فست فودها برای نخوردن سرو می شود!
    شاید هم عیب از آن فاصله ی ما با دهل باشد که بگمانم ،این بارهم آوازش را از جای دوری شنیده ایم!
    تا جایی که در توانم بوده؛همیشه از اغراق و بزرگ نمایی و یا زیاده روی در تحسین و تمجید و یا بالعکس انتقاد بیش از حد،سرکوب،نفی وطرد مطلق پدیده ها دوری کرده وسعی بر میانه روی داشته ام…. دیدگاه من در باره رمانی که عنوان پرفروش ترین کتاب کشور ،«ترکیه» را بخود اختصاص داده است ودر ایران هم بیشتر از چند ده بار چاپ شده و توانسته است طرفداران زیادی پیدا کند.
    ۱-ابتدا بگویم در جامعه ای با سرانه پایین مطالعه،می بایست از گرایش به کتابخوانی استقبال نمود….ولی سطح انتظار من خواننده و مخاطب بسیار بالا می رود وقتی با چنین عباراتی در وصف یک کتاب،روبرو می شوم:
    {به نظر من (…)یک کتاب خوب و بسیار خواندنی محسوب می شود که داستان جذاب و گیرایی هم دارد. پیشنهاد می‌کنم مطالعه آن را به هیچ‌وجه از دست ندهید و حتی اگر مایل هستید کسی را به کتاب و کتاب خواندن علاقه‌مند کنید، رمان (….) را به او هدیه دهید}.
    ۲-آیا صرفا جمله «به نظر من» می تواند منبع مطمئنی باشد؟
    و یا اگر خواسته باشیم فردیا افرادی را به کتاب خواندن،علاقمند نماییم،حتما و ضرورتا این کتاب را هدیه دهیم؟؟درست تر نبود که گفته می شد:کتاب های خوب بسیارند و این کتاب هم در زمره یکی از آن هاست!!
    ۳-اصطلاح «فیلم های گیشه پسند»،جایی آن دوردورها در یکی از کشوهای ذهنم،در انبوهی از واژه ها چمباته زده بود…که با تمام شدن این رمان، باردیگر برایم زنده شد وجان گرفت. به جرات می گویم این سری از کتاب ها،با داشتن عنوانی جذاب اما نامربوط، مصداق واقعی «خیانت در معنای واژه»برای طلب فروش بیشتر هستند.و حالا کتابی را که با تبلیغات زیاد وتحسین وتمجید های بیشمار دوست وآشنا در صفحات مجازی و شبکه های اجتماعی،مشتاق به خواندنش شدم،مرا وادار ساخت تا یک بار دیگر به این موضوع فکر کنم که انتخاب کتاب خوب یک مهارت است وپیشنهاد ومعرفی برای مطالعه کتاب،یک هنر.
    ۴-این کتاب در دو زمان متفاوت اتفاق می افتد. بخش مربوط به عرفان و صوفی گری،سوای از چهل قانون عشق و عباراتی که در متون دیگر نیزبه آن استناد گردیده،باقی اش، بیشتر زاییده تخیلات است. نویسنده اطلاعات زیادتری از یک شخص معمولی در مورد ارتباط شمس و مولوی نداشته است. شمس کارهای خارق العاده ای چون کتاب را خشک از آب در آوردن و …را اصلا انجام نداده و این داستان سرایی ها وانسان عجیبی ساختن هم تصنعی و دور از باور است.
    ۵- خط سیر داستان بیشتر از هر چیزی،به مسخره گرفتن روابط عاطفی و کم ارزش دانستن مفهوم خانواده.است.وکم اهمیت دانستن اعتراضات به حق و منطقی و قابل درک عزیزانی چون همسروفرزندان مولوی…ازدواج بدون اندیشه شمس با کیمیا خاتون ورفتار انسان گریز و عجیب و غریبش در مقابل همسر نگون بخت خود…
    ۶- یک سری جملات خوب و ناب درلابلای متن ودر بستری جهت دهی شده وجود دارد،از آنیما وآنیموس ونظریات روان شناسی یونگ و فروید تا ……که البته شکی نیست که به زیباترشدن رمان کمک فراوانی نموده است….ولی خواننده و مخاطب می بایست حق انتخاب داشته باشد نه اینکه نویسنده بخواهد و اصرار داشته باشد که فقط او درست می گوید.

    هاجر مرادی دوست.پاییز نودوهفت

  • ریحان 7 دی 1397 / 2:48 قبل از ظهر

    به نظر من هم این کتاب جای نقد فراوانی دارد.
    اول اینکه چرا انقدر نویسندگان غربی به مولانا و درویش مسلکی و صوفیان علاقمندند که در این زمینه چندین کتاب به چاپ رسوندن؟
    دوم اینکه در این کتاب نویسنده سعی داشت صوفیان و دراویش و در مقابل علما ی دین قرار بده و تمام سعی خود را به کار میبرد تا اولی را درست و راه بلد و دومی را نادرست و ریاکار معرفی کنه.همان طور که مولانا با حضورش در کنار شمس این فرد و از شخصی روحانی و سخنور به شخصی شاعر و عارف و صوفی تبدیل کرد.
    یا مثلا حضور مولانا در فاحشه خانه ای برای هدایت دختری یا فرستادن شمس به مشروب فروشی برای خرید مشروب و…که در دین ما نهی شده و روایت از معصوم داریم که مومن نباید خود را در مظان اتهام قرار دهدو…
    این کتاب انقدر جای نقد دارد که در چند خط نمیگنجد.
    فقط جای تاسف دارد که امسال در نمایشگاه کتاب غرفه ای که این کتاب در آن به فروش میرسید بسیار دلباز و پر رونق بود.

  • مزینانی 30 آبان 1397 / 12:31 بعد از ظهر

    برای من جالب تحریف داستان های بدیهی مولوی بود.
    به عنوان نمونه داستان اون چهارنفری که در بین نماز به هم ایراد میگیرند و شمس در داستان میگه که ما نباید قضاوت کنیم که نماز اینها با حرف زدن باطل شده یا نه و قضاوت کار ما نیست.
    این قضاوت نکردن کلا از فرهنگ غرب اومده و اصلا ربطی به مولوی و شمس نداره. در شعر مولوی هم به صراحت میگه که نماز هر چهار نفر تباه شده. (پس نماز هر چهاران شد تباه عیب‌گویان بیشتر گم کرده راه)

  • A.karimi 26 آبان 1397 / 10:41 قبل از ظهر

    سلام
    به نظر من به دلیل فراگیر بودن و تاثیر گذار بودن رمان ملت عشق
    باید یک کتاب دقیق برای نقد این کتاب نوشته بشه
    یا رمانی که شبهات این کتاب رو در قالب داستان موشکافی کند و جواب بده

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *